loading...
fun4you
ak72 بازدید : 5 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

در این تصویر به جز خط‌های عمودی سفید و مشکی، چه تصویری را مشاهده می‌کنید؟

برای مشاهده تصویر پنهان در این مطلب می‌توانید از مانیتور چند

قدم فاصله بگیرید حالا به ما بگویید در این تصویر چه مشاهده کردید؟
ak72 بازدید : 2 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

دختر24 ساله: آرزو دارم با مردی با درآمد سالانه 500 هزار دلار یا بیشتر ازدواج کنم.... مرد ثروتمند: از دید یک تاجر، ازدواج با شما اشتباه است، دلیل آن هم خیلی ساده است: آنچه شما در سر دارید مبادله منصفانه "زیبائی" با "پول" است. اما اشکال کار همین جاست...

 

ادامه در ادامه مطلب....

ak72 بازدید : 3 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﻣﺠﺮﺩ….
.
.
.
ﻣﺪﻭﻧﺎ ۵۵ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺩﻭست ﭘﺴﺮﺵ 25 ﺳﺎﻟﺸﻪ
ﺟﻨﯿﻔﺮ ﻟﻮﭘﺰ ۴۲ ﺳﺎﻟﺸﻪ دوست ﭘﺴﺮﺵ ۲۶
ﻣﺎﺭﯾﺎ ﮐﺮﯼ ۴۴ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ 34سالشه!
ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺠﺮﺩﯼ ؟ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺵ…ﺭﯾﻠﮑﺲ!
کیس مناسب شما ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﯿوﻤﺪﻩ!!

ak72 بازدید : 1 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)
آقایان ، آقا پسرها ، مردان مجرد و متاهل ، افراد ذکور جامعه …
آیا تا کنون با خود اندیشیده اید که به چه دلیل خدمت مقدس سربازی اجباریست؟
چرا از قدیم و ندیم گفته اند که تا خدمت نروی مرد نمی شوی؟!
چرا اکثر مردان موفق ، عامل اصلی این موفقیتشان را ۲ سال خدمت سربازی می دانند؟!
چرا ۹/۹۹ درصد خانواده های دختر دار حاضر نیستند به پسری که هنوز خدمت نرفته دختر بدهند؟!
و چرا اکثر پسرهایی که قبل از سربازی رفتن زن می گیرند در آینده با مشکلاتی مواجه می شوند؟!
هدف از طرح این سوالات ، آماده کردن ذهن شما خوانندگان محترم جهت پی بردن به عمق فاجعه میباشد!
پاسخ تمام سوالات فوق در یک جمله خلاصه می شود و آن این است که ( خدمت سربازی یک دوران آموزشی و تمرینی است جهت آشنایی هر چه بیشتر و بهتر آقایان مجرد با زندگی زناشویی! )بله، درست شنیدید.
 
شباهت های انکار ناپذیر میان خدمت سربازی و زندگی زناشویی آنقدر زیاد است که از دیرباز، در اکثر کشور های دنیا خدمت سربازی اجباری را قرار دادند تا تمام افراد ذکور جامعه، قبل از افتادن به دام ازدواج ( ببخشید ! منظورم قبل از متاهل شدن بود ) برای ۲ سال طعم زندگی مشترک را بچشند تا در ۱۰۰ سال آینده، زیاد احساس رنج و عذاب نکنند!

 

و اما شباهتهای میان خدمت سربازی و زندگی زناشویی برای آقایان :

۱- چه در خدمت سربازی و چه در زندگی زناشویی ، چه بخواهی و چه نخواهی کچل خواهی شد و یا بعبارت بهتر ، کچلت خواهند کرد! البته این کچلی در خدمت سربازی توسط ماشین اصلاح و در زندگی مشترک توسط عواملی چون : استرس شدید ، سوء تغذیه ، کندن بصورت لاخ لاخ توسط همسر ، چپ شدن ماهیتابه روغن داغ روی سر و … صورت می گیرد! نا گفته نماند که این کچلی در آقایان به نسبت نوع مو ، جنس ریشه مو ، عوامل ارثی و … متفاوت است ولی به هر حال به قول معروف : دیر و زود داره ولی بالاخره هممون کل پا می شویم!

۲- شباهت بعدی در زمینه داشتن فرمانده و بعبارتی ، فرمانبردار شدن است ! به محض ورود به پادگان

۳- از دیگر شباهتها می توان به این نکته اشاره کرد که اکثر سربازی رفته ها و اکثر مردان متاهل متفق
القول هستند که در این ایام ، هر روز به اندازه یکسال برای آنها می گذرد و ثانیه ها حکم ساعت را پیدامی کنند که به احتمال زیاد دلیل آن ، مواردی مشابه موارد فوق می باشد !

۴- و در نهایت اینکه چند ماه پس از آنکه کارت پایان خدمت یا قباله ازدواج را دریافت کردید ، صدای خواندن این شعر معروف در گوشتان خواهد پیچید که : ( گول خوردی آی گول خوردی ! )زیرا آن موقع است که تازه دوزاریتان جا می افتد که با این کارت و قباله نه کاری به آدم می دهند و نه وام ازدواج و نه خیلی از چیزهای دیگر که شما را به بهانه آنها در این راه وارد کرده بودند ، پس متوجه خواهید شد که تنها مورد استفاده ای که برای شما خواهند داشت این است که می توانید از آنها برای امانت دادن به کلوپ جهت کرایه فیلم استفاده نمایید !!!

و یا منزل مسکونی مشترک (خانه بخت) ، هر مردی یک فرمانبردار بی چون و چرا محسوب می شود که اگر طالب جان و سلامتی جسمی و روحیش می باشد ، باید تمام فرامین فرمانده و یا همسر خودرا بر روی تخم چشمانش بگذارد و هر گونه تخطی از دستورات فرمانده و همسر ، پاسخی جز گلوله ، حبس ، اضافه خدمت ( در خدمت سربازی ) و افتادن توی سماور پر از آب جوش ، هدف قرار گرفتن با ساتور ، رفتن دست توی چرخ گوشت ، پرت شدن از پنجره طبقه هفتم به بیرون ، گشنگی و تشنگی کشیدن و … (در زندگی زناشویی) نخواهد داشت!

 

۵- شباهت سوم در این نکته اقتصادی خلاصه می شود که چه سرباز و چه مرد متاهل ، میزان پولی که در آخر برج به دست او خواهد رسید، فقط به میزانیست که کفاف بر طرف کردن نیازهای اساسی او را بدهد و چیزی جهت پس انداز کردن و یا خرج کردن در زمینه هایی غیر از نیازهای اساسی نخواهد ماند و در این میان، سرباز و مرد متاهل ، هر چقدر هم که جان بکنند و عرق بریزند، فرقی به حال فرمانده یا همسرش نخواهد کرد و باطبع تاثیری در جهت افزایش مستمری آنان نخواهد داشت، بعبارت بهتر، در هر دو جا یکی باید کار کنه تا اون یکی حال کنه!

۶- از دیگر شباهتهای موجود میان این دو قشر آسیب پذیر جامعه، شباهت در آرزو کردن است! بدین معنا که هر پسری پس از ورود به پادگان و خانه بخت است که قدر زندگی در خانه پدری را می فهمد از اعماق وجودش و با تمام اعضا و جوارحش آرزو می کند که ای کاش هنوز هم در کنار پدر و مادرش بسر می برد و ایضا خودش را نیز لعنت خواهد کرد که چرا قدر آن روزهای شیرین را ندانسته است!

 
چرا که در پادگان و خانه مشترک دیگر کسی غذای مفت به او نمی دهد ، لباسهایش را نمی شوید و اتو نمی زند، کسی نازش را نمی کشد و … و فقط خود اوست که مسئول انجام تمام کارهای شخصی اش و نیز کارهای چند نفر دیگر می باشد!
ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

* قیمت هر سکه طلا امروز در بازار با ۶۰ میلیون تومان کاهش به یک میلیارد و چهل میلیون تومان رسید.

* ایران خودرو : نود و نهمین مدل پژو با نام پژو XD-870-PL Q آماده عرضه به بازار است که نسبت به مدل قبلی تحول زیادی داشته. طول آنتن آن ۱۰ سانتی متر افزایش داشته چراغ ترمز آن هم پررنگتر شده و فقط ۴۵ میلیون تومان گران تر است.

* برای اولین بار ایران به دور دوم مسابقات جام جهانی راه یافت. علی دایی: هلوز قثد ندالم که از دنیای فوتبال خداحافثی کنم و شلایط خوبی بل تیم ملی حاکم اثت …… به قولی……

* دولت موفق شد نرخ تورم را کاهش داده و آنرا از ۶۳% به ۶۲/۵% برساند.

* یکصد و شصت و سومین قطعنامه شورای امنیت در مورد فعالیتهای هسته ای ایران به تصویب رسید. در عین حال رئیس آژانس هسته ای اعلام کرد علیرغم هشتصد و سی و دومین گزارش ایران در مورد فعالیتهای هسته ای هنوز ابهاماتی در این زمینه وجود دارد که امیدواریم به زودی بر طرف شود.

* به علت اتمام ذخایر نفت و گاز دولت در اطلاعیه ای از مردم عزیز ایران خواست امسال در مصرف ذغال جداً صرفه جویی نمایند.

* یکی از نمایندگان مجلس خواهان کاهش سن ازدواج شد. وی گفت دولت با تدابیر صحیح و اصولی سعی دارد متوسط سن ازدواج دختران را از ۵۰ سال به ۴۵ سال کاهش دهد. همچنین وی گفت در نظام طبیعت اصولا مرد نیز مانند زن حق مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی را دارد.

* نیروی انتظامی کرج چند سارق را که به سرقت دیش های ماهواره مردم اقدام می کردند دستگیر کرد و دیش های مسروقه را به صاحبانشان بر گرداند.

* به علت برخی مشکلات و نواقیص، چشم انداز ۲۰ ساله باز هم تمدید شد.

* قیمت هر کیلو مرغ به هفت میلیون تومان رسید. جالب است بدانید در ۵۰ سال قبل مردم با هفت میلیون می توانستند یک اتومبیل بخرند.

* رعسای جمهوری اسلامی انگلیس و جمهوری اسلامی آلمان از عمل نشدن و عدم اجرای صحیح اسلام در ایران ابراز نگرانی کردند.

* امسال مراسم سالروز پیروزی انقلاب از ۴ ماه به ۵ ماه افزایش می یابد.

* ۷۰ درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند این در حالیست که این آمار نسبت به سال قبل کاهش خوبی را نشان می دهد.

* از این به بعد صدا و سیما برای انتخاب مجریان زن، مسابقه ملکه زیبایی برگزار می کند.

* نیروگاه اتمی بوشهر به زودی به بهره بر داری می رسد.

* مدیرعامل سایپا: با تکیه به دانش بومی تانک و تراکتور پراید را طراحی کردیم.

* شرکت ایرباس، طی شکایتی به سازمان ملل خواستار آزاد سازی هواپیماهایش از دست ایران شد و خاطر نشان کرد که این هواپیماها ۷۰ سال پیش از رده خارج شده اند.

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

یه نفر برای بازدید میره به یه بیمارستان روانی ؛ اول مردی رو میبینه که یه گوشه ای نشسته و هر چند دقیقه آروم سرشو به دیوار میزنه و زیر لب میگه : لیلا … لیلا … لیلا …
مرد میپرسه : این آدم چشه ؟
میگن : یه دختری رو میخواسته به اسم لیلا که بهش ندادن ، اینم به این روز افتاده !
مرد و همراهاش به طبقه بالا میرن و مردی رو میبینه که توی یه جایی شبیه به قفس به غل و زنجیر بستنش و در حالیکه سعی میکنه زنجیرها رو پاره کنه با خشم فریاد میزنه : لیلا … لیلا … لیلا …
بازدید کننده با تعجب میپرسه : این یکی دیگه چشه ؟
میگن : اون دختری رو که به اون یکی نداده بودن ، دادن به این !!!

.
.
مردی با همسرش در خانه تماس گرفت و گفت : عزیزم از من خواسته شده که با رئیس و چندتا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادا برویم. ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود. این فرصت خوبی است تا ارتقای شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن. ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت ؛ راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار.
زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما به خاطر اینکه نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد. هفته بعد مرد به خانه آمد ، یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب و مرتب بود. همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه ؟ مرد گفت : بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا ، چندتایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم. اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی ؟
جواب زن خیلی جالب بود !!!
زن جواب داد : لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم.

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)
۱- چه عاملی سبب شد تا شما به خواستگاری عیالتان بروید ؟!
الف) جوونی کردم !
ب) سادگی کردم !
ج) گول خوردم !
د) من که نرفتم خواستگاری ، اون اومد !

 


۲ – اگر خدایی ناکرده عیالتان فوت کند شما چه کار می کنید ؟!
الف) اول ناراحت و بعد خوشحال می شوید !
ب) اول خرما و بعد شاباش می دهید !
ج) اول قبرستان و بعد محضر می روید !
د) انشاا… بقای عمر ? تای دیگر باشه !

 


۳- ملاک شما در انتخاب عیالتان چه بوده است ؟!
الف) املاک پدرش !
ب) دارایی پدرش !
ج) املاک و دارایی پدرش !
د) همه موارد !

 


۴- اگر عیالتان از شما بخواهد که برای کادوی تولدش یک گردنبد طلا بخرید چکار می کنید ؟!
الف) تا بعد از روز تولدش گم و گور می شوید !
ب) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مریضی می زنید !
ج) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن می زنید !
د) آدرس یک بدلی فروشی کار درست را از دوستتان می گیرید !

 


۵ – محبت آمیز ترین جمله ایکه به عیالتان گفته اید چه بوده است ؟!
الف) عزیزم ، امروز صبحانه چی داریم ؟!
ب) عزیزم ، امروز ناهار چی داریم ؟!
ج) عزیزم ، امشب شام چی داریم ؟!
د) من واقعا … من واقعا عاشق …. من واقعا عاشق تو …. من واقعا عاشق تو روبچه با پنیرم !

 


۶ – در کارهای منزل چقدر به عیالتان کمک می کنید ؟!
الف) در خوردن غذا با او همکاری می کنید !
ب) کانال های تلویزیون را شما با کنترل عوض می کنید !
ج) موقعی که عیالتان مشغول تمیز کردن منزل یا شستن ظروف است ، با زدن صوت و دست او را تشویق می کنید !
د) گاهی اوقات کارهای شخصی تان را خودتان انجام می دهید !

 


۷ – اگر عیالتان با شما قهر کند برای آشتی کردنش چه کار خواهید کرد ؟!
الف) شما هم با او قهر می کنید تا زمانیکه خودش بیاید منت کشی !
ب) از طریق بکارگیری سیستم اعمال خشونت ، او را به زور آشتی خواهید داد !
ج) او را تهدید می کنید که اگر تا ?? بشمارید و آشتی نکند سریعا اقدام به اختیار نمودن همسر جدید می نمایید !
د) حاضرید یک چیزی هم بدهید اگر همیشه قهر باشد !

 


۸ – نظرتان در مورد این جمله چیست ؟ ( مهرم حلال ، جونم آزاد ! )
الف) زیبا ترین جمله دنیاست !
ب) با معنا ترین جمله دنیاست !
ج) خوشحال کننده ترین جمله دنیاست !
د) تخیلی ترین جمله عصر کنونی است !


۹- در کل ، از زندگی با عیالتان راضی هستید ؟!
الف) اگر نباشم چیکار کنم ؟!
ب) چاره ای جز این ندارم !
ج) یک جوری داریم می سازیم دیگه !
د) بله که راضی هستم البته تا زمانیکه بتوانم پول مهریه اش را جور کنم !
ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)
ک همایش برای خانم ها با عنوان چگونه با همسر خود عاشقانه زندگی کنید برگزار شده بود، توی این همایش از خانمها سوال شد که:

 

چه کسانی عاشق همسرانشون هستند؟

همه زنها دستاشون رو بالا بردن

 

سوال بعدی این بود که : آخرین باری که به همسرتون گفتید عاشقش هستید کی بود؟

بعضی ها گفتن امروز … بعضی ها گفتن دیروز… بعضی ها هم گفتند یادشون نمییاد

 

بعد ازشون خواستند که به همسرانشون اس ام اس بفرستند و بگن: همسر عزیزم من عاشقت هستم
همه اینکار رو کردند

ازشون دوباره درخواست کردند گوشیشون رو بدن به کناریشون تا جواب اس ام اسهایی که براشون اومد بود رو بلند بخونن

خوب یکسری از جواب اس ام اس ها رو براتون نوشتم:

 

- شما؟

- اوه مادر بچه های من ، مریض شدی؟
- عزیزم منم با منی؟
- حالا که چی ؟ بازم ماشین رو کجا کوبوندی؟
- من منظورت رو متوجه نمی شم؟
- باز دوباره چه دست گلی به آب دادی؟ این سری دیگه نمی بخشمت
- ؟؟!!
- خوب برو سر اصل مطلب ، چقدر پول لازم داری؟
- من دارم خواب می بینم؟
- اگه نگی این اس ام اس رو واقعا برای کی فرستادی قول میدم یکی رو بکشم
- ازت خواستم دیگه تو مشروب خوردن زیاده روی نکنی
- لطفاً با من تماس بگیر!
- من سر کارم بعد اس ام اس میدم بهت
ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

شما دختر جوونا یادتون نمیاد…ولی یه زمانىدختراخواستگاراشونوردمیکردن!
.
.
.
پسرها به خاطر دوستاشون حتی از عشقشون میگذرن ،
ولی دخترا برای اینکه پسری رو بدست بیارن آرزو میکنن که ،
سر به تن دخترای دیگه نباشه!!!.
.
.
طبق آخرین آمار، خانوم ها ۷۰٪ عمر خود را
در جستجوی یافتن آدرسِ ” یه دکترِ خوب!!”سپری میکنند
.
.
.
دختر: مامان من زن این مرد نمی شم!
مادر: چرا دخترم؟ مگه این مرد چه عیبی داره؟
دختر: اون به.. جهنم اعتقاد نداره مامان!
مادر:تو با اون ازدواج کن، من خودم کاری می کنم که جهنم رو از نزدیک ببینه!

.
..

پسرا

شنیدم کامپیوتر گرفتی . مشخصاتش چیه ؟
۸گیگ رم –۱ ترا هارد …
دخترا:
شنیدم کامپیوتر گرفتی . مشخصاتش چیه ؟
صورتیه( ذوق مرگ)
.
.
.
.
.
.
شنیدین این دخترای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟
یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من!
ازدواج که قصد نمی خواد!! خواستگار می خواد که تو نداری
.
.
.
.
.
.
خبر دست اول :خانم ها توانستند فرق بین پدال گاز و ترمز را کشف کرده
و به وجود دنده ی دو در چند ماشین پی ببرند
.
.
.
سلامتی خانم هایی که میخوان پارک دوبل کنن
روسری لیز میخوره ، شال میافته از سرشون
دکمه مانتو باز میشه ، دستشون میخوره به برف پاک کن
اشتباهی میزنن تو ۴ به جا دنده عقب
آخر سر هم خاموش میکنن!
.
.
.
تنها روزی که یک زن خوشحال بیدار میشه ، روزِ عروسیشه
چون تنها روزیه که از اول که بیدار میشه میدونه چی باید بپوشه!!!.
.
.
آقــا واقعـــاً مــن مــونـــدم!
جمعیـــت دختــــرا ایــنــقــــد زیـــاده ..
پــس چــرا شمـــاره شــانـسـى میــگیــرى هــمـش پـســر جــواب میــــده ؟
.
.
.
دختره قیافش عین قاشق مربا خوری میمونه
برداشته توی aboutپروفایلش نوشته
درگیر من نشو، همــــدم نمیشوم!
اعتماد به نفس بعضیا صاف تو لوزوالمعدم!!
.
.
.
این دخترایی که تا بهشون میگی سلام خانوم ..میگن لطفن مزاحم نشو …
خب لامصب واسا ببین چیکار داره طرف بعد خود داف پنداری کن!!
.
.
.
دختره می ره لوازم التحریر فروشی می گه آقا شما کارت «تو تنها عشق منی» دارید
فروشنده می گه: بله داریم
دختره می گه: پس ده تا بهم بدین……!!!!!!.
.
.
قابل توجه خانوما
مرد اونه که قلبتو شارژ کنه
نه سیم کارتتو!
.
.
.
امان از دست این خانما ، ما بالاخره نفهمیدیم مردا همشون عین همن یا یکی از یکی بدترن ؟
.
.
.
به معجزه اعتقاد دارید ؟
دختران زیبای محترم:
از همین تریبون اعلام میکنم میتوانم ۹۰٪ زیبایی شما را با یک دستمال مرطوب پاک کنم!!
.
.
.
یادت باشه دنباله ۳چیز ندویی:
۱ـ اتوبوس ، مترو ، دختر
حالا چرا ؟ چون هر کدومشون برن ۱۰ دقیقه بعد یکی دیگه میاد!!!
.
.
دختره به دوستش زنگ میزنه میگه: یه پسره دنبام راه افتاده , چیکار کنم؟ دوستش میگه
خوب تندتر راه برو!! دختره میگه من دارم تند میرم ولی اون خاکتوسر خیلی یواش راه میره!!

این مطلب فقط جنبه طنز داره ! من قصد توهین به هیچ کسی رو ندارم!
لطفا به کسی برنخوره

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

آآآآقااااا … واسه شما این حالت پیش اومده ؟؟؟ عایا ؟ هل ؟ هذا ؟
تو خونه جلو آینه ای : اَاَه اَه چقد موهام زشت شده برم کوتاشون کنم !
تو آرایشگاه که میری جلو آینه : به به ، این دیگه کیه ؟ چه مدل موی قشنگی !!؟؟ اِاِ اینکه منم ؟
.
.
راهنمای علمی و عملی استفاده از نخ دندان :
آنقدر به کارتان ادامه دهید تا روی نخ خون مشاهده کنید ، این یعنی هیچ چیز اضافه ای بین دندان ها موجود نیست و شما دارید بــــــــــــــــــــــــــــــوق !
.
.
و خداوند انسانهایی را آفرید که به اشتباه فکر می کنن خیلی خوشمزه هستن و بدین سان اعصاب بشریت به فنا رهسپار گشت !
.
.
یه شب خونه تنها بودم یهو صدای خنده از حیاط شنیدم ، گفتم برم بیرون ببیم کیه …
رفتم تو حیاط و چند متری رفتم جلو وایسادم بازم دیدم میخنده ، بازم یه خرده رفتم جلو وایسادم ، بازم صدای خنده اومد !
داشتم خودمو خراب میکردم ولی بازم رفتم جلو …
الان فهمیدین حیاطمون بزرگه یا بازم برم جلو ؟؟؟
.
.
یادش بخیر بچه بودیم وقتی معلم بهمون اجازه میداد بریم دستشویی انگار بلیت سفر به اروپا بردیم !
.
.
یارو مخاطب خاصش زنگ زده با گریه میگه پویا میخوان منو از تو جدا کنن ، داره واسم خواستگار میاد !
پویا نمیدونم قراره چی بشه ؟!
وااااای خدای من اگه جوابم مثبت باشه چی ؟ هیچوقت خودمو نمیبخشم !
من o_O
خواستگار ^_^
اسماعیل فلاح خبرنگار اعزامی صدا و سیما
.
.
این تروریستا که بمب میزارن و بعد مسئولیتش رو می پذیرن ، اینا خیلی آدمای مسئولیت پذیرین …
به نظرم دخترا باید یه همچین آدمایی رو واسه زندگیشون انتخاب کن !
.
.
یه سری گیگیلی ها هستن که وقتی از دماغت درشون میاری ، هرچقدر میمالیشون زیر میز کامپیوتر از دستت جدا نمیشن !
خواستم بگم اینارو اذیت نکنید ، اینا یه قهرمانن ، اینارو باید پا شد رفت شست …
.
.
ملت با ماچ و نوازش و قربون صدقه از خواب بیدار میشن ، مام با صدای افتادن قابلمه وسط آشپزخونه !
.
.
ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﺰﻳﺰﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺰﺩ انتخابات ﺷﺪﻥ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻗﺪﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺪونن !
ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻧﺎﻣﺰﺩﻱ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺷﻴﺮﻳﻨﻴﻪ …
.
.
موهامو میبندم ، میگن مثه دم خر شدی …
صاف میکنم ، میگن شکل دخترا شدی …
هیچکار نمیکنم ، همونجوری فرفری میمونه ،‌ میگن شکل گوسفند شدی …
رفتم کوتاه کردم ، همون آدما اومدن میگن موی بلند بهت بیشتر میاد !!!
.
.
اینایی که به اینترنت اکسپلورر احترام نمیزارن همونایی هستن که پدر مادراشونو میفرستن خونه سالمندان !
.
.
بعضی آدما آنچنان گنج های بی بدیلی هستن که باید حتما دفنشون کنی !
.
.
به سگ ها که محبت میکنی باوفا میشن
به آدم ها که محبت میکنی هار میشن
عامااااا به خر که محبت میکنی اصلا براش فرقی نداره !
از بس که ثبات شخصیت داره این بزگوار …
.
.
نمیدونم چرا دخترای امروزی از سایز کله شون راضی نیستن !
حتما باید یه قابلمه یا زودپزی چیزی بزارن زیر روسریشون تا سرشون بشه اندازه گنبد امامزاده داود !
.
.
دوست عزیز اگر روزی دیدی دشمن داری ، بدان یک جا یک کرمی ریخته ای ، یک انگولکی کرده ای ! الزاما دلیل بر موفقیت شما نیست ! قربون اون اعتماد به نفست برم !!! مردم که دیوانه نیستن !
اگر هم روزی ترکت کردن ، حالا نه که حتما لیاقتت رو نداشتن !!! ۲% احتمال بده آدم غیر قابل تحملی بودی !!! هان ؟ نظرت چیه ؟؟؟
.
.
هروقت حوصله ندارم این همه صفحه رو ببندم و کامپیوترو خاموش کنم ، کلید سه راهـی رو از پایین با پام فشار میدم و خطاب به کامپیوتر میگم : فکر کن برق رفت !!!
والا !!! چه کاریه یه ساعت طولش میدین ؟؟؟
.
.
وصیت کردم بعد مرگم تو مراسم ختم هر کی گفت : خدا بیامرزتش راحت شد ، همچین با لبه ی سینی حلوا بکوبن تو دهنش که درجا راحت بشه بیاد پیش خودم !
.
Berooztarinha.com
.
اس ام اس مخاطب خاصم به من :
سلام عزیزم ، از سرکار اومدی ؟ خسته نباشی ، نهارخوردی ؟ نوش جان !
خب من چی بگم الان ؟ خودش میپرسه خودش جواب میده ؛ یعنی خاک بر سر همین کاراشم !
.
.
ارتباطات توی ایران اینجوریه که به طرف ایمیل میزنی بعد باید اس ام اس بفرستی “ایمیلتو چک کن” بعد باید زنگ بزنی بگی “اس ام اساتو چک کن” !
.
.
دکتر برای تست کردن سه تا دیونه یه سیب میزاره روی میز و میگه : هرکس اسم این میوه رو درست بگه آزادش می کنم.
اولی میگه : انگور.
دومی میگه : چغندر.
سومی میگه : سیب.
سومی رو آزادش می کنن ، وقتی به محوطه ی تیمارستان میرسه میگه : سرتون کلاه گذاشتم اون خیار بود !!!
.
.
به لقمان گفتند با چی میای اینترنت ؟
گفت : با بی ادبان !
.
.
یه قسمت میتی کومان بود که یارو علامت مخصوص حاکم بزرگو پیازم حساب نکرد و میخواست بزنه پیرمرده رو بکشه که زدن کشتنش !
خیلی با خدا بیامرز حال کردم …
شادی روح پر فتوحش ۱دقیقه سکوت لطفا …
.
.
یکی از تفریحات دهه شصتیا و هفتادیا این بود که به یکی میگفتن پیشونیتو پاک کن و در همین حین چونشونو میخاروندن ، بعد اون یارو گیج میشد چونشو پاک میکرد !
.
.
یادش بخیر بچه بودیم این متر آهنی ها رو میگرفتیم سیخ میبردیم بالا بعد میشکست افسرده میشدیم !
.
.
آشپزه اومده تو تلوزیون میگه میخوام یه ساندویچی آموزش بدم که دانشجوهایی که تو خوابگاه هستن و فر ندارن روی همون گاز کوچیک بتونن تهیه کنن !!!
حالا مواد اولیه ش چی بود ؟
گوشت بوقلمون دودی ، پنیر پیتزا ، نون تست ، سس فرانسوی و سایر مخلفات …
.
.
آن چیست که چشم دارد ولی نمیبیند ؟ پا دارد ولی حرکت نمیکند ؟ بال دارد ولی پرواز نمیکند ؟ نوک دارد ولی غذا نمیخورد ؟
پرنده ی مرده‏ !‏‏!‏‏!‏‏
.
.
من اگه همین الانم زلزله بیاد با باقیمونده غذایی که لای دکمه های کیبوردم هست میتونم یه ماه زیر آوار زنده بمونم !
.
.
فیلم عروسی تنها مشکلی که داره اینه که باید به بچه ت توضیح بدی چرا تو عروسی نیست !
.
.
این که بعضی وقتا با خودم تو خونه حرف میزنم خیلى عجیب نیست ولى اینکه گاهى وسطاش میخندم زیاده رویه دیگه نه ؟
.
.
سیاست های غلط به این میگن :
سیاثط ، صیاصت ، ثیاصت ، سیاصط ، ثیاثت ، صیاست ، صیاثط …
.
.
چشمم دیگر آب نمی خوره ، لامصب رانی ام گرفتم نخورد …
به نظرتون ببرمش سینما باهام آشتی میکنه آیا ؟؟؟

ak72 بازدید : 1 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

ﻣﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ:
ﺧﺸﻦ ﺑﺎﺷﻪ
ﺧﻔﻦ ﺑﺎﺷﻪ،
ﺳﺒﯿﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ،
ﺍﺧﻼﻗﺶ ﻣﺜﻞ ﺳﮓ ﺑﺎﺷﻪ،
ﺗﻒ ﮐﻨﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮏﯾ ﺑﺸﻘﺎﺏ،
ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻠﺶ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺪ ﺑﺪﻩ،
ﺩﺳﺖ ﺑﺰﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ،
ﺑﻮﯼ ﺟﻮﺭﺍﺑﺶ ﻓﯿﻞ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ،
ﺻﺪﺍﯼ ﺁﺭﻭﻗﺶ ﺗﺎ ۱۰ ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻧﻮﺭ ﺗﺮ ﺑﺮﻩ
ﻭ……ﺣﺎﻻ ﻣﺮﺩﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ؟

******** اس ام اس ضد دختر و پسر ********

ﯾﻪ ﭻﯿﭘ ﺭﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﻔﺖ ﮐﻨﯽ ، ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺎﺯ
ﮐﺮﺩﻥ ، ﻫﻤﻮﻧﻘﺪﺭ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻭﺭ ﺑﺰﻧﯽ ..
ﺣﺎﻻ ﻫﯽ ﻣﻨﻮ ﺑﭙﯿﭽﻮﻥ .. ﺑﻪ ﻣﻮﻗﺶ ﺑﺮﺍﺕ
ﺩﺍﺭﻡ

.

.

.

ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ ؛ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﻮ
ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﺑﺸﻪ ﮐﻪ ﺟﻮﯾﺪﻧﺶ ، ﺍﺯ ﺟﻮﯾﺪﻥ
ﺁﺩﺍﻣﺲ ﺧﺮﺳﯽ ﻫﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﯿﻒ
ﺑﺪﻩ . . . . . …
ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﺮﺧﺮﻩ ﯼ ﺗﻮ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﻭ ﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ .

ضد دختر و پسر

ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﺑﯽ ﺷﻌﻮﺭﯼ

.

.

.

ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ!

******** اس ام اس ضد دختر و پسر ********

ﻣﻬﺮﻳﻪ ﺟﺪﻳﺪ ﺧﺎﻧﻤﻬﺎ
۱۳۹۲ ﻟﻴﺘﺮﺑﻨﺰﻳﻦ ! ﺁﻳﺎ ﻭﻛﻠﻴﻠﻢ ؟ ﻋﺮﻭﺱ
ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺸﻜﻪ ﺑﻴﺎﺭﻩ !!!

.

.

.

 

ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻧﯽ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﻋﺰﯾﺰﻡ ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﮐﺎﻣﻼ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﻌﻨﯽ. . . : ﺩﺭ ﻃﯽ ﻫﻔﺘﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ، ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ ، ﺟﯿﺒﺖ ، ﮐﯿﻔﺖ ﻭ ﺩﻩ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﺵ ﺁﺧﺮ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﻧﮑﯿﺖ ﮏﭼ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺸﮑﻮﮐﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﺸﺪﻩ

.

.

.

 

ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺯﻧﺶ ﻗﻬﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻬﺶ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻏﺬﺍ چی ﺩﺍﺭﯾﻢ؟ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻣﯿﮕﻪ:ﺯﻫﺮ ﻣﺎﺭ ﻣﺮﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﻮﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ ﻣﻦ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﻧﻤﯿﺎﻡ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺨﻮﺭ

.

.

.

 

چرخه زندگی مردان…..

ﺩﺭ ﺑﭽﮕﯽ، ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺫﻟﯿﻞ…
ﺟﻮﻭﻧﯽ، ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺫﻟﯿﻞ…
ﻣﯿﺎﻥ ﺳﺎﻟﯽ، ﺯﻥ ﺫﻟﯿﻞ…
.ﭘﯿﺮﯼ، ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺫﻟﯿﻞ…
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ، ﺫﻟﯿﻞ ﻣﺮﺩﻩ.

******** اس ام اس ضد دختر و پسر ********

ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ ﻣﺮﺩ ﺭﻣﺎﻧﺘﻴﻚ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺵ: ﺧﻔﻪ ﺷﻮﻋﺰﻳﺰﻡ ، ﮔﻢ ﺷﻮ ﻛﻠﻢ ، ﺑﻤﻴﺮﻱ ﺟﻴﮕﺮﻡ ﻭ…

ﻣﺮﺩﻫﺎ ۳ ﺗﺎ ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻧﺪ: .۱ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﻛﻪ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻥ ﻣﻴﮕﻪ،ﺧﻮﺵ ﺗﻴﭗ ﺑﺎﺷﻦ .۲ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﻛﻪ ﺑﭽﻪ ﺷﻮﻥ ﻣﻴﮕﻪ، ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺑﺎﺷﻦ .۳ﺍﻭﻧﻘﺪﺭﻛﻪ ﺯﻧﺸﻮﻥ ﺷﻚ ﺩﺍﺭﻩ، ﺯﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ

.

.

.

مردی می خواست همه گرفتاری هایش را به دریا بسپارد اما …
هر کاری کرد زنش به دریا نرفت.

.

.

.

 

پشت سر هر مرد موفق زنی است که نتونسته جلوی اون رو بگیره.

.

.

.

بالاخره من هم زن گرفتم

.

.

.

یک هم زن برقی.

 

******** اس ام اس ضد دختر و پسر ********

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

ببین عزیز دلم پاشو………..
اگه پا نشی قهر میکنما………….
خب دلم برات تنگ شده…………
جون من پاشو…………
پاشدی………….
افرین عزیزم…………
حالا که پاشدی ماچم کن بگیر بخواب!

……  اس ام اس حالگیری ……

کابینه زندگی مشترک: زن=وزیر سلب آسایش ، شوهر= وزیر کار ، مادر زن= وزیرجنگ ، مادر شوهر=وزیر اغتشاشات ، خواهر زن= جاسوس دو جانبه ، خواهر شوهر= وزیراطلاعات و بازرسی ، پدر زن= وزیر ارشاد ، پدر شوهر= رئیس تشخیص مصلحت !
.
.
.
.
سریع ترین دوربین جهان اختراع شد . این دوربین می تونه از خانوم ها در لحظه ای که دهانشون بسته است عکس بگیره !
.
.
.
.
قیمت میوه در میادین تره بار به شدت افزایش یافت. قدر خودتو بدون هلو !

……  اس ام اس حالگیری ……

.میخوای با سه شماره هیبنوتیزمت کنم و بگم چه جور آدمی هستی؟ خوب، پس با شماره ۳ آروم چشمات رو ببند:
۱ ۲  ۳
.
هنوز که چشمات بازه؟
.
میگم چشماتو ببند!
.
چرا زیر چشمی نگاه می کنی؟
.
اصلا نیازی به هیبنوتیزم نیست، هر خری می‌فهمه که چقدر فضولی !
.
.
.
.

اگه یه روز فکر کردی که یه نفر هر جا می ری دنبالته و هر مشکلی واست پیش میاد واسش مهمه و میخواد بهت کمک کنه مطمئن باش که اون من نیستم
.
.
.
.
اگه از کنار خر رد شدی ار ار کرد

……  اس ام اس حالگیری ……

بدون زوج مورد علاقشو پیدا کرده …!!!
.
.
.
.

گر دیدی جوونی ریش گذاشته ..بدون دوس دخترش تنهاش گذاشته !
.
.
.
.

روحت شاد و یادت گرامی …
.
.
.
این اس ام اس رو واسه هر کی فرستادم فرداش مرد … مواظب خودت باش

 

……  اس ام اس حالگیری ……

بنی آدم اعضا یکدیگرند که مثل سگ بهم می پرند چو عضوی بدرد آورد روزگار که پنچر شود چرخ آموزگار تو کز محنت دیگران بی غمی گمونم پسر عمه شلغمی
.
.
.
.

میدونی فرق تو با راه چیه؟؟؟
.
.
.
راه رو باید بری تا به آخرش برسی اما تو خودت آخرشیییییی!!!
.
.
.
.

معلم اضیظم :
عذ عینکه به من خاندن و نوشطن عاموخطی حذار بار اضط ممنونم  !
.
.
.
.

صفحه رو بده پایین!!
.
.
.
خوب حالا بده بالا
=>(ورزش اس ام اسی)
.
.
.
.
پیرمرد نگران به افق مینگریست و در فکر زمین شخم نزده اش و گاوش بود …
اما گاو بیخیال داشت اس ام اس میخوند
.
.
.
.

پنج نوع کردن داریم: ۱فکر کردن ۲ بازی کردن ۳ پرتاب کردن ۴ شوخی کردن ۵ بسوزه دماغ اونایی که فکر بد کردن !
.
.
.
.

جلوی گلفروشی رد میشدم دیدم قشنگ ترین گلش نیست …
گفتم اس ام اس بزنم ببینم چرا خوردیش گوسفند … ؟ !
.
.
.

اونایی که در جواب حرفت میگن”هر جور راحتی”
باید با جفت پا بری تو صورتشون تا بفهمن چطوری ر احتی

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

آقا ما سه کله پوک ؛ شما سه تفنگدار !

* * * * * * اس ام اس رفاقتی * * * * * *

آقا ما بوی جوراب ؛ شما ادکلن مارکدار !

.

.

.

آقا ما کارتون هادی و هدی ؛ شما انیمیشن بن ۱۰ !

.

.

.

آقا ما بن کارگری ؛ شما بن تخفیف دیزنی لند !

.

.

.

آقا ما پشم گوسفند ؛ شما پشم شیشه !

.

.

.

آقا ما دمپایی سر بسته ؛ شما کفش هوشمند آدیداس !

.

.

.

ما واشر ؛ شما ارباب حلقه ها !

.

.

.

ما مینیمم نسبی ؛ شما ماکسیمم مطلق !

.

.

.

آقا ما ورزش از نگاه دو ؛ شما برنامه نود !

.

.

.

آقا ما فـ ؛ شما فرحزاد !

.

.

.

آقا ما بتمرگ ؛ شما بفرما !

.

.

.

آقا ما جرقه ؛ شما بیگ بنگ !

.

.

.

آقا ما شورش قبیله ای ؛ شما گفتگوی تمدن ها !

.

.

.

آقا ما لکنت زبون ؛ شما سخنگوی دولت !

.

.

.

آقا ما تقویم جیبی ؛ شما موسسه ژئو فیزیک !

.

.

.

آقا ما کته ؛ شما بیف استروگانف !

* * * * * * اس ام اس رفاقتی * * * * * *

آقا ما جرز لای دیوار ؛ شما پتروس فداکار !

.

.

.

آقا ما سوختگی درجه ۳ ؛ شما برنزه شکلاتی !

.

.

.

به ﺍﻣﯿﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﮐﻪ ﺭﻓﻴﻘﺎﻡ ﺍﺳﻤﻢ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺸﻮﻥ و ﻳﻪ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﻩ ﺑﺰﻧﻦ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﺍﺷﮑﺸﻮﻧﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻦ ﻭ ﺑﮕﻦ ﻫــــــﻲ ﮐﻲ ﻓﮑﺮﺷﻮ ﻣﻴﮑﺮﺩ ؟

.

.

.

رفتم دیدم بازم با سگش داره گدایی میکنه ، بهش گفتم این سگت رو خیلی وقته میبینم پیشت !!! اینو نمیخوای بفروشی ؟
یه خورده سگشو نگاه کرد گفت : آدم که رفیقشو نمیفروشه !

.

.

.

دوستان واقعی هر طور بتوانند به اندازه ی هم در می آیند.
بیشتری های خودشان را به رُخ کمتری های دیگری نمی کشند.
دوستان واقعی هم اندازه اند !

.

.

.

آقا ما سگ ماهی افتاده لب ساحل ؛ شما خاویار توی دل ماهی !

.

.

.

آقا ما یه نقطه توی فضا ؛ شما مبدا مختصات !

.

.

.

اصلا ﻣﺎ ﻫﺮ ﻫﺮ ﻫﺮ ، ﺷﻤﺎ ﺗﺒﺴﻤﯽ ﺩﻟﻨﺸﯿﻦ !

* * * * * * اس ام اس رفاقتی * * * * * *

آقا ما قابلمه ؛ شما بلور پیرکس !

.

.

.

گاهی اوقات “عشق” همه خوشبختی نیست …
گاهی اوقات “رفاقت” یعنی عشق !!!

.

.

.

 اگر در رفاقت گناه کرده باشیم نیاز به زندان نیست ، همین حسرت دیدار کافیست !

.

.

.

به سلامتیه رفیقی که میتونست دورت بزنه اما دورت گشت !

.

.

.

آقا ما کاغذ ساندویچ ؛ شما کاغذ گلاسه !

.

.

.

آقا ما حوض شکسته وسط باغچه ؛ شما جکوزی وسط پنت هاوس !

.

.

.

آقا ما توپ پلاستیکی دو لایه ؛ شما توپ فینال جام جهانی !

.

.

.

آقا ما ته تلخ خیار ؛ شما ماسک آناناس با رایحه هلو !

.

.

.

آقا ما افتاده ؛ شما پاس کرده !

* * * * * * اس ام اس رفاقتی * * * * * *

آقا ما گدا بدبخت و بیچاره ی گوشی سوخته ؛ شما اَپل دار مرفه بی درد !

.

.

.

آقا ما چاله آب ؛ شما سرزمین موجهای آبی !

.

.

.

آقا ما چرتکه ؛ شما الجبرا !

.

.

.

آقا ما چاکریم ؛ شما نایس تو میت یو !

.

.

.

آقا ما علوم اول راهنمایی ؛ شما فیزیک انتگرال !

.

.

.

باو اصن ما ۸۰۰×۶۰۰ شما Full HD
رواله ؟

.

.

.

آقا ما “صرفا جهت اطلاع و فاقد هرگونه ارزش” ؛ شما “کپی برابر اصل ، ثبت با سند برابر است”

.

.

.

آقا ما جاوا ؛ شما آندروید !

.

.

.

آقا ما متر ؛ شما سال نوری !

.

.

.

آقا ما شب تار ؛ شما صبح امید !

.

.

.

آقا ما x=2 ؛ شما E=mc^2 !

.

.

.

آقا ما بنال بینیم باووووو ؛ شما خواهش می کنم بفرمایید !

* * * * * * اس ام اس رفاقتی * * * * * *

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

بعضی دخترا همچین زیر چشمشونو خط میکشن انگار قراره تو امتحان بیاد

********* اس ام اس خنده دار *********

سالاد الویه از افتادگی و خاکی بودنشه که خودشو جزو سالادا حساب میکنه
واگرنه دو هیچ از آبگوشت جلوِه

.

.

.

به قول شاعر:
از بینی ام تا دست من راهی به جز انگشت نیست//دل خوش به دستمالم نکن هیچی مثله انگشت نیست

.

.

.

یکی از بدترین عذابهای جهنم :
میگن ۴۰ تا دختر میارن جلوت و بهت میگن باید به تک تک اینا پارک دوبل یاد بدی

.

.

.

خانومه به شوهرش sms میده:عزیزم،اگه موافقی بریم خونه مامانم اینا عدد ۱ و اگه میخوای بریم خونه مامانت ، عدد -~!۵۶۴۵۶۵۴$#%$^&65&*()%%6900 رو ارسال کن

********* اس ام اس خنده دار *********

میگن ﭼﯿﺰﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺨش تر ﺍﺯ
+
+
+
ﺯﺩﻥ ﺑﭽﻪ ﯼ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪه

.

.

.

ﯾﮑﯽ ﻧﻮﻥ ﺧﻮﺷﮕﻠﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ
ﯾﮑﯽ ﻧﻮﻥ ﺑﺎﺯﻭ
ﯾﮑﯽ ﻧﻮﻥ ﻋﻘﻞ ﻭ ﻫﻮﺵ
ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﻮﻥ ﻭ ﻣﺎﺳﺘﻤﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ

.

.

.

هموطن عزیز توجه فرمایید: از امروز به بعد…
هر دختری با مانتو کوتاه، موی بلند، ناخن دراز، واه، واه، واه،
نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی، هیچکی باهاش رفیق نشه

.

.

.

هی یوو نفرینت نمیکنم
فقط میگم خدا ازت بگذره
بعدشم دنده عقب بیاد روت قشنگ له بشی
********* اس ام اس خنده دار *********

نگو تو قلب منی من از جاهای شلوغ خوشم نمیاد

میگن لذتی ک توی ۱۰ با تقلب هست تو ۲۰ بدون تقلب نیست

.

.

.

معادله ی دو مجهولی:
من توام،تو منی،کی خره؟؟؟
منو تو مجهولیم،خره معلوم
از روش تجزیه برو

.

.

.

اصلا به نظر من امتحان گرفتن توهین به دانشجو هست
ینى چى اخه
میگن ینى ما شک داریم تو طول ترم یه چیزى یاد گرفته باشین

.

.

.

از وقتی که عضو فیسبوک شدم فهمیدم
که ظاهر آدما فقط با باطنشون فرق نداره
بلکه ظاهرشون با ظاهرشون هم فرق داره
********* اس ام اس خنده دار *********

ﭼﺎﻭﺷﯽ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﻣﯿﮕﻪ:
ﺗﻬﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻧﺪﺍﺭﻩ،
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎ ﻣﺎﯾﻮ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺭﮐﺐ ﺧﻮﺭﺩﻩ

.

.

.

یارو واسه ماهیگیرى نارنجک میندازه تو رودخانه یه مشت ماهى ریز میاد روآب میزنه زیرگریه میگه
+
+
الهى بمیرم زدم تو مهدکودک شون؟

.

.

.

آه خدای من
کمرم شکست
آخه معین لامصب چرا سیبیلتو زدی
من با اون سیبیل خاطره ها داشتم

.

.

.

تـو ایـن زمـونـه بـاس بـه بـعـضـیـام گـفـت:
از جـلـو چـشـام افـلـایـن شـو تـا بـلـاکـت نـکـردم

.

.

.

امروز برای امتحان ۱۰ دقیقه دیر رفتم سر جلسه ;وقتی داشتم میرفتم بشینم دوستام یه جور بهم نیگا میکردن(هیچی نخونده بودن)که من مثل یه قهرمان رفتم سرجام نشستم نمیدونید چه حس خوبی بود

********* اس ام اس خنده دار *********

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

گاهی باید آدمای اطرافت رو کنار بذاری !

بعضیارو برای یک ساعت و بعضیارو برای همیشه

 

••••• اس ام اس تیکه دار زخمی و کوبنده •••••

 

شاید واسه خودت کسی باشی

ولی واسه من هیچی نیستی

 

سراب هم که دیدی تظاهر کن که

داری ازش آب میخوری و سیراب میشی !

نزار به دروغش افتخار کنه

 

چه کرده ای با من که این روزها

تــــو را فقط به اندازه ی یک اشتباه می شناسم ؟

 

گفتم فراموشت میکنم !

گفت نمیتونی …

رفت ، بعد از یه مدت برگشت ؛ گفت دیدی نمیتونی

گفتم شمــــــا ؟

از همه جا بوی مهر میاد

از تو هنوزم بوی بی مهری !

 

••••• اس ام اس تیکه دار زخمی و کوبنده •••••

 

من خیلی “با احساسم”

ولی یادت نره تنفرم یه حسه … !

می بینی ؟

بی تو ایستاده ام روی پاهای خودم و دارم تو را نگاه می کنم

که حتی روی حرف های خودت هم نمی توانستی بایستی

 

هیسسسسسسسسسس …

کمی آرامترتنها باش و بی صداتر بشکن ، آهسته تر سراغش را بگیر !

ممکن است بیدارشود وجدان نداشته اش !

دل من تنها بود

دل تو اما نه

آفرین بر دل پر مشغله ات

کز سر لطف با دلم بازی کرد

عزیزم

شما روی پاهات نمی تونی وایسی چه برسه به حرفات

 

••••• اس ام اس تیکه دار زخمی و کوبنده •••••

 

دل شما کاروانسرا نیست

نگذارید دیگران وسط دل شما

خستگی رابطه های قبلیشان را در کنند

حرفی نیست

فقط مینویسم رفت

آن احساسی که تو را دوست میداشت

خیال کردی وقتی به همراه دیگری از کنارم می گذری دنیا به آخر می رسد

دنیایت من بودم که به آخر رسیدم و تو اکنون هـــــیــــــچ نیستی !

از روی کینه نیست اگر خنجر به سینه ات می زنند !

این مردمان تنها به شرط چاقو دل می برند …

من دلم گرم تو بود

تو سرت گرم دلم

سرد خواهد شد روزهایت بی آغوش من

بر تن کن دروغ هایی را که بافتی

باید قاب بگیرم حرفهایت را

همه “عکس” شدند !

یه خط داشت اما هفت خط بود

به همین سادگی …

دنیا رو می بینی ؟

حرف حرف میاره ، پول پول میاره ، خواب خواب میاره …

ولی محبت خیانت میاره !

اینی که من دارم می کشم ، درد بی تو بودن نیست …

تاوان با تو بودنه !

 

••••• اس ام اس تیکه دار زخمی و کوبنده •••••

 

مشترکم بودی که در دسترس نبودی !

خاموشت کردم تا ابد …

گاهی به بعضیا باید بگی عزیزم اگه برام بزرگ شده بودی

فقط به خاطر خطای دیدم بود

 

هدف از آفرینش بعضی ها فقط اینه که

با بودنشون به ما ثابت میکنن که تنهایی چه نعمت بزرگیه !

لاک غلط گیر را برمی دارم و “تو” را از تمام خاطراتم پاک می کنم

“تــــــــــــو” غلط اضافیِ زندگیم بودی …

آنقدر خوب هستم که ببخشمت … اما …

آنقدر احمق نیستم که دوباره به تو اعتماد کنم !

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

اس ام اس جدید عاشقانه آغوش
آغوش گرم تـــــو
مهر باطلی ست بر همه ی سردی های روزگار . .

* * * * * * اس ام اس عاشفانه در آغوش گرفتن * * * * * *

در آغـــوشم که میگیری حلقه ی دستانت به دور کمرم حلقه ای ست از جنس “نیاز” . . .
و “ناز” من این چشمانم است که با هر پلک زدن تو را هوایی میکند . . . !

.

.

.

من “کوهی” از دردم
بـــیا مرا در آغــوش بـــگیر
بــگذار
تـــمام غم هایم در عــظمت آغوشت “کاه” شـــود… !

.

.

.

از عجایب عشق: تنها همان آغوشی آرامت میکند که دلت را به درد می آورد.

.

.

.

وقتى در آغوشم آرام میگرفت…
چشمانش را میبست…
نمیدانم از احساسش بود…
یا خود را در آغوش دیگرى تصور میکرد!!!

.

.

.

قصه ازآنجاشروع شدکه…خیلی عصبانی بود،گفت اگه دوستم داری ثابت کن ،گفتم چه جوری ،تیغ روبرداشت وگفت رگتو بزن،گفتم مرگ وزندگی دست خداست،گفت پس دوستم نداری،تیغو برداشتم ورگموزدم وقتی داشتم توآغوش گرمش جون میدادم اروم زیرلب گفت، اگه دوستم داشتی تنهام نمیذاشتی.

* * * * * * اس ام اس عاشفانه در آغوش گرفتن * * * * * *

حسود نیستم…
اما گاهی بدجور حسودی میکنم به آن هایی که
شب ها در آغوش خـــیالی یکدیگر به خواب می روند…

.

.

.

زیــباترین معــاشقه , آغوش است…
زمانی که عاشق تمام معشوق را در برمیگیرد…!

.

.

.

آغــوشت بوی تلخ که هیچ , بوی غرور میدهد !
و چه لذت بخش است که ریه هایم از عطر مردانگی ات پر شود . . . !

.

.

.

اس ام اس های نوازش ۹۲
قــفل دستانت را بـــگشا
آنقدر خسیس مــباش !
فقط کمی آغوش میخواهم همین . . .

.

.

.

گاهی اوقات آنقدر دلــت گرفته و آنقدر خــسته ای که مـــحتاج یـــک آغوش میشوی . . . حتی یک آغوش خیـــالی . . .

* * * * * * اس ام اس عاشفانه در آغوش گرفتن * * * * * *

“بیــا بــغــلم”
به راستی چه سحر و جادویی ست در این دو کلمه ؟
که شنیدنش در اوج غم ها عجیب آدم را آرام میکند . . .

.

.

.

دیگر بالش هم
آغـــوش مرا دوست ندارد…
این را از گل های پژمرده شده ی روی لباسش فهمیدم…

.

.

.

دریا که آغوش تــــو باشد
من شــناگری میشوم مبتدی!
مرا رهــا کن
بــگذار غرق شوم در این دریــای پــراحســاس…

* * * * * * اس ام اس عاشفانه در آغوش گرفتن * * * * * *

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

مرد جوون : ببخشین آقا ، می تونم بپرسم ساعت چنده ؟
پیرمرد : معلومه که نه !
جوون : ولی چرا ؟ ! مثلا” اگه ساعت رو به من بگی چی از دست میدی ؟ !
پیرمرد : ممکنه ضرر کنم اگه ساعت رو به تو بگم !
جوون : میشه بگی چطور همچین چیزی ممکنه ؟ !

پیرمرد : ببین … اگه من ساعت رو به تو بگم ، ممکنه تو تشکر کنی و فردا هم بخوای دوباره ساعت رو از من بپرسی !
جوون : کاملا” امکانش هست !
پیرمرد : ممکنه ما دو سه بار دیگه هم همدیگه رو ملاقات کنیم و تو اسم و آدرس من رو بپرسی !
جوون : کاملا” امکان داره !

پیرمرد : یه روز ممکنه تو بیای به خونه ی من و بگی که فقط داشتی از اینجا رد میشدی و اومدی که یه سر به من بزنی! بعد من ممکنه از روی تعارف تو رو به یه فنجون چایی دعوت کنم ! بعد از این دعوت من ، ممکنه تو بازم برای خوردن چایی بیای خونه ی من و بپرسی که این چایی رو کی درست کرده ؟ !
جوون : ممکنه !

پیرمرد : بعد من بهت میگم که این چایی رو دخترم درست کرده ! بعد من مجبور میشم دختر خوشگل و جوونم رو بهت معرفی کنم و تو هم دختر من رو می پسندی !
مرد جوون : لبخند میزنه !
پیرمرد : بعد تو سعی می کنی که بارها و بارها دختر من رو ملاقات کنی ! ممکنه دختر من رو به سینما دعوت کنی و با همدیگه بیرون برید !
مرد جوون : لبخند میزنه !

پیرمرد : بعد ممکنه دختر من کم کم از تو خوشش بیاد و چشم انتظار تو بشه ! بعد از ملاقاتهای متوالی ، تو عاشق دختر من میشی و بهش پیشنهاد ازدواج می کنی !
مرد جوون : لبخند میزنه !
پیرمرد : بعد از یه مدت ، یه روز شما دو تا میاین پیش من و از عشقتون برای من تعریف می کنین و از من اجازه برای ازدواج میخواین !
مرد جوون در حال لبخند : اوه بله !

پیرمرد با عصبانیت : مردک ابله ! من هیچوقت دخترم رو به ازدواج یکی مثل تو که حتی یه ساعت مچی هم از خودش نداره در نمیارم !

ak72 بازدید : 1 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

شب خونه ی پسرخالم بودم داشتیم فیلم میدیدیم
خالم میاد تو اتاق منو میبینه
میگه : تویی؟
پ ن پ دزدم اومدم یه فیلم ببینم برم

تو مراسم خواستگاری بودم که دختر خانم با سینی چایی اومد داخل !
شروع کرد به چایی دادن رسید به من سینی رو گرفت جلوم و گفت بفرمایین
گفتم ممنون اهلش نیستم
گفت منظرتون چاییه؟
پ ن پ ازدواجو میگم

دل دردهای شدید دارم دکتر نوشته سونوگرافی رفتم یارو میگه به خاطر دل دردهات سونوگرافی اومدی
پ ن پ اومدم ببینم بچه ام اگه دختره بندازمش آخه شوهرم دختر دوست نداره

دکتر به مریضش میگه متاسفانه تو عکس پاتون از دو ناحیه شکسته
یارو میگه یعنی میخوایید گچ بگیریدش؟
پ ن پ می خوام بدم بچه ها با فتوشاپ درستش کنند

رفتم کفاشی میگم : آقا واکس دارید؟
میگه: واسه کفشت میخوای؟
میگم : پ ن پ رنجرم برای استتار صورتم می خوام

رفتم سرِ خاکِ مادربزرگم دارم با یه تیکه سنگ کوچولو میزنم به سنگِ قبرش
خانومه اومده میگه می خواى فاتحه بخونى؟
میگم پ ن پ کلید نیاوردم موندم پشتِ در

دمِ تلفن همگانی به یارو میگم : میشه بدین منم یه زنگ بزنم؟
میگه : کارت تلفونو؟
پ ن پ شماره اونی که باهاش حرف میزدیو

رویه پشت بوم خونشونو داشتند اسفالت میکردنند یکم اسفالت اضافه میاد
پسرش میگه بابا میخوای بریزش دور
پ ن پ یه سرعت گیر می زنیم رو پشت بوم

می گم صبح ساعت ۵ دارم میرم تنگ کوه
میگه اه با دوستات؟
پ ن پ با فرشته هایی که صبح های زود برا شمارش ثواب ها دورم جمع می شن

رفتم سر قبر بابابزرگم
یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟
پ ن پ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب که نره

رفتم رستوران یارو میگه غذا میل دارید قربان؟
پ نه پ اومدم ببینم اینجا حقوق خوبه؟
از کارت راضی هستی یا نه

همسایمون ساعت ۱ شب پیانو زدنش گرفته رفتم دم خونش
میگه صدای پیانو اذیتتون می‌کنه؟
میگم پ نه پ می‌خواستم آهنگ سلطان قلبها رو درخواست کنم برامون بزنی‌ حالشو‌ ببریم

ماشینه تا شیشه جمع شده
یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن
یارو داره رد میشه می گه مرده؟
پ نه پ تصادف خستش کرده خوابیده

به یارو میگم قالپاق ریو دارین؟
می پرسه ماشینت ریو هست ؟
پ نــه پ لامبورگینیه قالپاق ریو می ندازم ریا نشه

ماشینو تو روزنامه تبلیغ کردم
می گه می خوای بفروشیش؟
پ ن پ معدلش بیست شده ازش قدردانی کردم

صبح پاشدم به زور دارم لباس میپوشم
بابام میگه کلاس داری؟
پ ن پ نگران لباسم شدم پاشدم ببینم هنوز اندازمه یا نه

یارو دو ساعت داره خودپردازو انگولک می کنه تازه برگشته می گه شمام کار دارین ؟
پ نه پ  وایستادیم اینجا بنیه و پشتکارِ شما رو سرلوحه زندگیمون قرار بدیم

عکس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون
برگشته میگه اِ داداشت زنم داره؟
پ نه پ اینا رو تو قرعه کشی بانک برنده شده

از راننده اتوبوس میپرسم چقدر شد؟
می گه ۳۵۰ بهش ۴۰۰ تومن دادم
می گه یه نفری؟
پ نه پ کل اتوبوس مهمونه من

یارو اومد تعمیرگاه گفت : برای لپ تاپم رَم می خوام
گفتم: داریم
گفتش :مطمئنی برای لپ تاپه ؟
پ ن پ برای pc ـه می خوام بُکُنم تو پاچـــت

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

فامیلمون زنگ زده میگه گوشی خوب چی سراغ داری؟
گوشی اندروید۴. ۲ صفحه چار اینچ ۵۰۰ هزار تومنی محکم با کیفیت ساخت بالا
معرفی کردم بعد میپرسه حالا چه رنگ هایی داره؟!!
هیچی دیگه دارم میرم خودمو بکشم

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

من نمیدونم، چرا هر چیزی رو که فکر میکنم توامتحان درست نوشتم
رو میفهمم غلط بوده،
ولی هرچیزی رو که فکرمیکنم غلط نوشتم درست درمیاد
شما هم اینجورید…!؟

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

رفته بودم آمپول بزنم، یه دختره اومد آمپولمو بزنه،
معلوم بود تازه کاره!
همینجوری که سرنگوگرفته بود،
لرزون لرزون اومد سمتم وگفت:
“بسم الله الرحمن الرحیم”
از ترس گفتم:
“اشهدان لااله الاالله”
انقدرخندیدکه نتونست آمپول بزنه.
خداروشکریکی دیگه اومدزد!

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

آخری ندونستیم این پلیس های بزرگراه تو فیلم هشدار برای کبری ۱۱ دقیقا چی کارن
پلیس بزرگراهن؟ پلیس مبارزه با مواد مخدرن؟ پلیس جنایین؟ چیکارن؟؟؟

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

هر کاری میکنم با شماره و آیدی مردم مچ شوهرمو بگیرم گول نمیخوره
آدم نمیدونه از سلامت شوهرش خوشحال باشه یا از شکستش در مچ گیری ناراحت.
اصن یه وضیه

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

عاقا ما یه روز داشتیم واسه خواهرمون که ۳ سالشه شکلک در میاوردیم یهو دیدم داره سرشو تکون میده
نوچ نوچ هم میکنه
ترسیدم بره زنگ بزنه تیمارستان بیان مارو ببرن.

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

فقط یه دانش آموز ایرانی می تونه زنگی که امتحان داره یا تکالیفش رو ننوشته بطور سیل آسایی اشک بریزه
اما بعدش زنگ تفریح طوری بخنده و بازی کنه که تا حالا انگار اصلا هیچ غمی در زندگی نداشته!!!
اصن یه وضی!

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

داداش کوچیکم کلاس اول بود گوشیو برداشته به دوستش زنگ بزنه مامان طرف گوشیو جواب داده،
داداشم میگه ببخشید علی‌ هست؟
مامانه میگه شما؟
میگه من بغل دستیشم!

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

قدیما وقتی شام نداشتیم، تن ماهی میخوردیم،
بعد تن ماهی شد ۷ هزار تومن رو آوردیم به املت،
حالا هم که گوجه شده ۶ تومن، نمیدونم از این به بعد چه خاکی باید بخوریم؟

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

یه سوتی دادم شاهکار…
یه بار مامانم گفت :این لباس رو بندازم دور؟ برات تنگ شده.
منم اومدم بگم لاغر شدم واسم گشاد شده اندازم میشه.
گفتم گشاد شدم اندازم میشه.

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

بچه بودم مادرم گفت برو شربت سانکویک بگیر
منم بی توجه به حرفش رفتم
وسطای راه هرکاری کردم یادم نیومد..
به فروشنده گفتم آقا شربت سامسونگ دارید

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

رفتیم امتحان رانندگی…….
یارو بنده خدا بعد از کلی بِلعَخَره قبول شد!!
انقدر خوشحال بود به افسری که امتحان می گرفت
برگشت گفت :
دست درد نکنه کرایه ما چقدر میشه!!؟
هیچی دیگه ماشین با تمام سرنشیا رفت رو هواااا!!!!!!
اصلا یک وضعیتی است.!

 

++++++طنز جدید و خنده دار++++++

 

از دختره پرسیدم با کدوم Browser با اینترنت داری کار میکنی؟
سافاری؟
اکسپلورر؟
اپرا؟
فایرفاکس؟
میگه با اون که اولش گوگل رو باز میکنه!

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

دیشب خواب دیدم مازراتی خریدم!
بیرونش مازراتی بود توش اما مثل پراید بود!!
ناخودآگاهم از داخل مازراتی ایده ای نداشت
تصویر پراید پخش می کرد!

 

=======جوک های خنده دار=======

 

 این آهنگ معروفه هست که جیپسی کینگ خونده، توش می گه:
آمامیو و فلان، یک کلمه اش رو هم نمی فهمم چی می گه
اما به خدا راست میگه، دنیا خیلی نامرده

 

=======جوک های خنده دار=======

 

ﺩﺧﺘﺮ داییم ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ:
ﭼﺮﺍ ADSL ﻣﻦ ﻧﯿﻤﯿﺮﻩ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ؟ ﺑﺶ ﻣﯿﮕﻢ: ﮐﺪﻭﻡ ﭼﺮﺍﻏﺎ ﺭﻭﺷﻨﻪ؟
ﻣﯿﮕﻪ: ﭼﺮﺍﻍ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﻭ ﻣﻬﺘﺎﺑﯽ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ… خدااااااا

 

=======جوک های خنده دار=======

 

از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی؟
گفت مگه کوری دارم فال میفروشم

 

=======جوک های خنده دار=======

 

 بیشعور انقد نیست!!
نمیخواد زیاد دقت کنی، فقط بدون حرف سنگینیه !!!!!

 

=======جوک های خنده دار=======

 

امروز ۲ نفر بخاطره من دعواشون شده بود
ﻫﺮﺩﻭﺷﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻦ ﻣﻨﻮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ
ﺍﺻﻦ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﻡ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﻣﻬﻢ ﺑﺎﺷﻢ
ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻋﻮﺍ ﺑﯿﻦ ۲ ﺗﺎ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩ…
ﻭﺍسم اصلا مهم نیست

 

=======جوک های خنده دار=======

 

من دیگه عادت کردم که بعضیا به سوراخ میگن سولاخ
یا به قفل میگن قلف، یا به سطل میگن سلط!
اما امروز دچار نوسان مغزی شدم، وقتی یکی به کرفس گفت گَلَبـز!

 

=======جوک های خنده دار=======

 

یه مرز باریکى هست بین رُک بودن و بى شعورى، که متأسفانه همه با افتخار ردش میکنن…!

 

=======جوک های خنده دار=======

 

ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻃﺮﻑ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺑﻮﺩﻩ
ﻭﺍﺳﻪ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﻗﻔﻞ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ
ﺑﺪﻭﻥ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻗﻔﻠﺶ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯿﺸﺪﻩ!

 

=======جوک های خنده دار=======

 

مورد هم داشتیم:
طرف عینِ سگ از سوسک میترسه، بعد رفته اژدها تاتو کرده!

 

=======جوک های خنده دار=======

 

من اگه انقدی پولدار شم که پول دیه یه نفرُ بتونم تقبل کنم
اولین نفری که بگه پول خوشبختی نمیاره رو می‌کشم دیه شُ میدم

 

=======جوک های خنده دار=======

 

امروز پشه هه اومد ازم خدافظی کرد گفت:
حلالمون کن هوا سرد شده داریم میریم از اینجا!

ak72 بازدید : 1 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

قبل از ازدواج : خوابیدن تا لنگ ظهر
بعد از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید
نتیجه اخلاقی : سحر خیز شدن

قبل از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه
بعد از ازدواج : رفتن به حیاط با اجازه
نتیجه اخلاقی : معتبر شدن

قبل از ازدواج : خوردن بهترین غذاها بی منت
بعد از ازدواج : خوردن غذا های سوخته با منت
نتیجه اخلاقی : تقویت معده

قبل از ازدواج : استراحت مطلق بی جر و بحث
بعد از ازدواج : کار کردن در شرایط سخت
نتیجه اخلاقی : ورزیده شدن

قبل از ازدواج : دید و بازدید از اماکن تفریحی
بعد از ازدواج : سر زدن به فامیل خانوم
نتیجه اخلاقی : صله رحم

قبل از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و غیره
بعد از ازدواج : آموزش بچه داری و شستن ظرف
نتیجه اخلاقی : همدردی با مردها

قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از پاپا
بعد از ازدواج : دادن کل حقوق به خانوم
نتیجه اخلاقی : مستقل شدن

قبل از ازدواج : ایستادن در صف سینما و استخر
بعد از ازدواج : ایستادن در صف شیر و گوشت
نتیجه اخلاقی : آموزش ایستادگی

قبل از ازدواج : رفتن به سفرهای هفتگی
بعد از ازدواج : در حسرت رفتن به پارک سر کوچه
نتیجه اخلاقی : امنیت کامل.

حالا شما بگید آخر خنده بود یا باید گریه کنیم ؟

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

پارسال رفته بودیم تفریح بیرون بچه ها هم مشغول بازی بودن خواهر زادم که ۳ سالش بود یهو گفت بچه ها بیاین سوسک پیدا کردم همه بچه ها دوان دوان رفتن سوسکو ببینن….
یه هویی گفت سوسکو بکشم؟؟؟
برادر زادم که ۴ سالش بود گفت نه گناه داره آخه اونم مثل تو یه حیوونه…
مارو میگی مردیم از خنده…

واسه ماشین پسر خالم میخواستیم بریم ضبط بخریم من بهش گفتم اگه بتونیم از این ضبطایی که از رو ماشینا میدزدن پیدا کنیم خیلی ارزونتر در میاد.حالا رفتیم تو مغازه پسر خالم برگشته به فروشنده میگه:داداش ضبط دزدی تمیز چی داری؟!هیچی دیگه کلی به یارو توضیح دادم که این طفلی عقب موندست و منظوری نداشته

رفتم مغازه موبایل فروشی به طرف میگم گوشی میخوام که حدودا۴۰۰تومنی بشه یه گوشی اورده نگاه کردم دیدم خوبه گفتم همینو میخوام بعد اماده کرده بهم داده فاکتورش و نگاه کردم دیدم نوشته ۶۷۰تومن.بهش میگم اقا این که ۶۷۰تومنه میگه خوب اشکال نداره مابقی شو تو۲تا قسط بده.میگم نمیخوام میگه خوب ۵تا قسط بده

ﺍﻣـﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷـﻢ ﻣﯿﮕﻢ : ﮐـﻼﻏﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﺧﺒـﺮ آﻭﺭﺩﻩ ﮐـﻪ
ﺳﯿﮕـﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﯽ …
ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﻣﯿﮕــﻪ : ﺗﻮ ﭼﯽ ﻣﯽ ﺯﻧـﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﻧـﯽ ﺑﺎ
ﭘﺮﻧـﺪﻩ ﻫﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨـﯽ؟

یکی از کارایی که دوست دارم بکنم اینه که تو عروسی اقوام یهو داد بزنم:
“به افتخار دوس دختر ای داماد “!

شما یادتون نمیاد
اون موقع ها کرم حلزون نبود که شبا بمالیم به صورتمون صبح بیدار که شدیم باورمون نشه
اون موقع ها خیارو پوست میگرفتیم خودشو میخوردیم پوستشو میذاشتیم رو صورتمون از کرم حلزون هم بهتر بود

ﺑﺎﻍ ﻭﺣﺶ ﻣﻤﻠﻮ ﺍﺯ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮﯼ ﺑﺎﻍ ﻭﺣﺶ ﺍﯾﻦ
ﺟﻤﻠﻪ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺷﺪ :
” ﺑﺎﺯﺩﯾﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻏﺬﺍ ﻭ ﺧﻮﺭﺍﮐﯽ ﺑﻪ
ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﻓﺮﻣﺎﯾﯿﺪ “.
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﻣﺠﺪﺩﻥ ﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻮ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪ :
“ﺑﺎﺯﺩﯾﺪﮐﻨﻨﺪﻩ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻐﺬﯾﻪ
ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﻓﺮﻣﺎﯾﯿﺪ “!
ﺍﯾﻦ ﻫﺸﺪﺍﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻟﺤﻦ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪ. ﺁﺧﺮﯾﻦ
ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ :
” ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻋﺰﯾﺰ ﺧﻮﺍﻫﺸﻤﻨﺪﯾﻢ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻏﺬﺍ ﻧﮕﯿﺮﯾﺪ”!

بابام صلاح ما رو میخواد…واسه جهنم میخواد ما رو اماده کنه……..واسه همین کولر رو روشن نمیکنه

عاقاااا یه سوال!!
شما میدونید فرق بین باطری و باتری چیه؟؟؟؟
یعنی من الان از کجا بدونم مال ماشینمون باطری هستش یا باتری!!!

مامانم میگه ۲۵ سالت شده نمی‌خوای سر و سامون بگیری
میگم یعنی‌ زن بگیرم؟
میگه پـَـ نـَـ پـَـ ۱۲ ساعت کمه ۲۴ ساعته برو تو اینترنت باعث افتخار ما و فامیل شو

اصن لذتی که تو برداشتن متمادی دستمال کاغذی از تو ساندویچی هست تو خوردن یه بندری دونونه مجانی نیست

یادش بخیر
بچه که بودم میخواستم مثه سوباسا شم!
نه اینکه استعداد نداشته باشمااا..نه
امکانات نبود..ما به مرگ آرزوهامون عادت کردیم.

” فرق ما با نسل جدید ”
اون چیه که بدون اون نمیشه زندگی کرد ، اما دیده نمیشود ؟
جواب ما : هوا
جواب نسل جدید : وایرلس

دخترا و پسرای گل خاهشا یعنی من التماس میکنم یعنی به پاتون میفتم دیگه
با خانواده دعوا نکنین ما به اندازه کافی تو این مملکت خواننده داریم
زندگیتو بکن دیگه. والله.

دیروز سر چهار راه یه نفر اومد گفت:عاغا عاغا گل نمیخوای؟
منم مثل فیلما دست کردم توجیبم مث چیز یه پنج تومنی دادم گفتم همشو بده
یارو گفت:ببخشید عاغا دونه ای چهارتومنهه!
من بعد از ضایع شدن
مردم اطراف پس از گاز زدن درو دیفار
لایک وای چه آدمه پولداری هستی تو

خوشم میاد تو تقویممون از روز جهانی بیابان زدایی گرفته تا روز جهانی توالت داریم،ولی روز پسر نداریم؛یعنی آدم امید به زندگی در درونش فوران میکنه

یه شب می خواستم برم عروسی یکی از دوستام داشتم جلوی آینه خودم صافو صوف میکردم که مامانم اومده میگه انقد به خودت نرس یه وقت عروس تورو با دوماد اشتباه میگیره اونوقت من بدبخت میشم عروسو کجای دلم بذارم هان!!! صدای بچه هاتو چیکار کنم!!! مادر زنتو به چی حواله بدم!! حتما بعدش می خوای بیای اینجا با ما زندگی کنی؟!! خرجتو از کجا بیارم!! اخه بابات باید چه قدر کار کنه !!!! اصلا تو غلط میکنی می خوای بری عروسی بیا برو فرشارو بشور!!!!!!!!
به خدا بعده عمری عروسی خواستم برما!!
حالا خداییش از دخترای خوب کسی قصده ازدواج نداره؟؟

عاشق اون دسته از پسرا هستم که :
به یه دختری میگن :
کسی اذییتت کرد به خودم بگو !
دختره هم میگه :
عزیزم یکی اذیتم کرده و فحشم داده !
پسره میگه :
ولشون کن گلم، مریضن !!!
خولامصبا شما که حوصله ندارین چرا الکی میگین!؟

وصـیـت کـردم هـرکـی تـو مـراسـم خـتـمـم گـفـت : “خـدا بـیـامـرزدش ، راحـت شـد”بـا لـبـه ی سـیـنـی حـلـوا چـنـان بـکـوبـن تـو دهـنـش تـا اونـم راحـت شـه بـیـاد پـیـش مـن !!!
والا جـای مـن اظـهـار نـظـر میـکـنـه

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

دو خلبان نابینا که هردو عینک‌های تیره به چشم داشتند، در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپیما آمدند، در حالی که یکی از آنها عصایی سفید در دست داشت و دیگری به کمک یک سگ راهنما حرکت می‌کرد. زمانی که دو خلبان وارد هواپیما شدند، صدای خنده ناگهانی مسافران فضا را پر کرد. اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابین پرواز رفته و پس از معرفی خود و خدمه پرواز، اعلام مسیر و ساعت فرود هواپیما، از مسافران خواستند کمربندهای خود را ببندند.

در همین حال، زمزمه‌های توام با ترس و خنده در میان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، یک نفر از راه برسد و اعلام کند این ماجرا فقط یک شوخی یا چیزی شبیه دوربین مخفی بوده است.اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت.
هر لحظه بر ترس مسافران افزوده می‌شد چرا که می‌دیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، می‌رود.
هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه می‌داد و چرخ‌های آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند. اما در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد.

در همین هنگام در کابین خلبان، یکی از خلبانان به دیگری گفت:
باب، یکی از همین روزا بالاخره مسافرها چند ثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن می‌کنن و اون وقت کار همه مون تمومه!

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

جان به جان‌تان بکنند، باز هم «شب امتحان خوان» هستید! حالا ما هی بیاییم و بزنیم توی سرمان که «بچه‌های خوب! لطفا درس‌هایتان را در طول ترم بخوانید و شب امتحان را برای مرور بگذارید!»، یا این‌که از یک ماه قبل، هی از استرس امتحان و… بگوییم شاید که کمی استرس به جان‌تان بیفتد، اما شما فکر می‌کنید این کارهای ما اثر دارد؟

روی همین حساب، رفتیم سراغ دو نفر که عینهو خودتان، جز شب امتحان، بقیه‌ی روزها، روی ماهِ کتاب و جزوه‌شان را می‌بوسند و آن‌ها را کنار می‌گذارند، اما این دو تن، به طرز محیر‌العقولی توانسته‌اند با یک سری ترفند کذایی، یک شبه راه شش ماهه را طی کنند و همه‌ی درس‌ها را با نمراتی قابل قبول دو دَر کنند! از چاپ اسم و مشخصات‌شان که به دلایل ارزشی (!) معذوریم، اما شما را از ترفندهای خفن‌شان بهره‌مند خواهیم کرد!

اما خداییش خودتان قضاوت کنید ارزش دارد آنقدر خودمان را به زمین و هوا بزنیم که یک شبه قضیه را ماست‌مالی کنیم؟ ارزش دارد مردم؟
هنوز دیر نشده!

خیلی‌ها فکر می‌کنند که برنامه‌ریزی، مال همان بچه زرنگ‌هایی است که از اول ترم درس‌هایشان را خوانده‌اند! روی همین حساب هم شب امتحان، همین‌جوری و بدون برنامه شروع به خواندن می‌کنند. بعد از این که نصف زمان‌شان را فقط برای مقدمه‌ی کتاب از دست دادند، تازه می‌فهمند که ای دل غافل…

اما اگر از من می‌شنوید، برای همین چند ساعت باقی مانده تا امتحان هم برنامه‌ریزی کنید! اول ببینید که دقیقا چند ساعت فرصت دارید و قصد دارید چند فصل بخوانید! بعد همین مقدار را برای فصل‌های کتا‌ب‌تان عادلانه تقسیم کنید. این‌جوری هم دست‌تان می‌آید که چقدر باید بخوانید و هم بیش از حد روی یک مطلب پیش پا افتاده وقت تلف نمی‌کنید!

اصلا کدوم کتاب؟!

جان مادرتان اگر دقیقه نودی سودای پاس کردن کتاب دارید، حداقل این یک مورد را جدی بگیرید. اگر در طول ترم فکر می‌کردید که شاگرد اول کلاس از دماغ فیل افتاده، همین شب امتحانی، کوتاه بیایید.

تلفن را بردارید و مثل یک عاشق دلخسته علم و دانش، نویسنده، ناشر و مشخصات کتابی که در دست‌تان است را با مشخصات کتابی که در دست شاگرد اول است، چک کنید، تا هم خیال‌تان راحت شود که منبع امتحانی‌تان درست است و هم از آخرین تغییرات و حذفیات امتحان مطلع شوید. وقتی بفهمید که چند صفحه ناقابل از کتاب‌تان حذف شده است، آن هم درست شبی که برای یک صفحه هم حاضرید چانه بزنید، یک انرژی‌ای می‌گیرید که نگو…

هیچ کس تنها نیست!

از قدیم گفته‌اند: اول رفیق بعدش طریق! یعنی اول یک همراه خوب پیدا کن و بعد بزن به جاده! بهترین کار این است که بروید و یک بیچاره مثل خودتان پیدا کنید! یک نفر که مثل شما تازه کتاب را خریده و بسم ا… گفته! یک قرار مشترک بگذارید و همین چند ساعت باقی مانده را با هم سرعت بگیرد! تجربه‌ من همیشه نشان داده، این‌جور وقت‌ها خیلی سریع‌تر و با انگیزه‌تر از همین چند ساعت استفاده می‌کنم!

رفاقت با جناب استاد!

به جان شما نباشد، به جان همه‌ی اساتید بزرگوار، بعد از عمری فراگیری علم و دانش، دیگر اخلاق لعنتی خودم دستم آمده بود، من از آن آدم‌هایش نبودم که در طول ترم درس بخوان باشم، جان به جانم می‌کردند شب امتحانی بودم. به خاطر همین روحیات، همیشه حواسم بود که باید کل ترم را با استراتژی بگذرانم و باید در طول ترم، خودم و توانمندی‌هایم را به استاد ثابت می‌کردم، چون بچه خنگ و خپلی نبودم.

گاهی اوقات در کلاس با پرسیدن چندتا سوال مشتی حسابی تائیدشان را می‌گرفتم و نشان می‌دادم که سر و پا گوشم و کلی برای‌شان کله تکان می‌دادم. نتیجه‌اش هم این بود که جناب استاد بعد از تصحیح برگه من، با دست باز نمره می‌داد و خلاصه تا لب مرز و گاهی حتی خیلی بیشتر همراهی‌ام می‌کرد…

همسایه‌ها یاری کنید!

بابا آدم این همه خواهر، برادر و دختر خاله، پسرخاله را برای مراسم ختمش که نمی‌خواهد! همین شب‌های مخوف امتحان، اگر به داد هم نرسیم، پس به چه دردی می‌خوریم؟ همین دخترخاله‌ی بنده، یک‌بار به شدت توی بستر مریضی افتاده بود و فردایش هم امتحان تاریخ معماری داشت، یک کتاب ۵۰۰ صفحه‌ایِ مشتی! قرار شد نصف کتاب را من برایش خلاصه کنم و نصف دیگرش را خودش بخواند.

دویست و اندی صفحه را توی ۵ برگه ناقابل Aچهار خلاصه کردم و خرش به راحتی از پل گذشت. شما هم می‌توانید از این ذخیره ارزشمند خانوادگی کمک بگیرید و فصل‌های کتاب‌تان را بین فامیل، آشنا و در و همسایه تقسیم کنید! یک روز هم می‌آید که گره‌ِ کار آن‌ها به دست مبارک شما باز شود…

ریز‌نمرات را بپا!

اوریجینال، اِوِرِست روش‌ها، بیشترین بازده درکوتاه‌ترین زمان! این همه تعریف و تمجید گوارای وجود این یک راه‌کار. انصافا مشکل گشای امتحانات حفظی‌ است که شب امتحانی باید پاس شوند. همیشه اولین سوالی که در اولین جلسه درس، از استاد می‌پرسم همین است، این‌که لطف بفرماید و ریزنمرات یا همان بارم‌بندی که برای هر فصل در امتحان در نظر گرفته شده است را بگوید.

شب امتحان که می‌شود، دست می‌گذارم روی چندتا فصل فول نمره، با یک حساب و کتاب سرانگشتی، فصل‌هایی را انتخاب می‌کنم که نمره دلخواهم را تامین کنند آن هم با ضمانت! آدم‌های شب امتحانی، معمولا تا خود امتحان، ۱۲-۱۰ ساعت بیشتر زمان ندارند، می‌توان با یک برنامه‌ریزی درست و حسابی، قلب همین چند فصل را نشانه گرفت و به اندازه کل ترم از خجالت‌شان درآمد.

هم‌شاگردی، سلام!

به هر حال توی هر کلاس مدرسه و دانشگاه، قطعا یک موجود درازگوش‌خوان و همیشه در صحنه پیدا می‌شود که مو به موی حرف‌های استاد و حتی حالات چهره‌اش را یادداشت می‌کند. بهترین کار این است که دمِ این هم‌کلاسی عزیز را داشته باشیم و آخر ترم، یک نسخه از روی جزوه‌اش برای خودمان کپی کنیم.

تجربه ثابت کرده که معلم‌ها اغلبِ سوال‌هایشان را از بین مطالبی انتخاب می‌کنند که در طول ترم همه وقت‌شان را برای توضیح آن‌ها گذاشته‌اند. من هم روی همین حساب همیشه یک نسخه از جزوه‌های چند نفر اول کلاس را برای مرور شب امتحانی دارم و از این روش هم جواب‌ها گرفته‌ام!

بی خیال تیترها نشوید!

از پدربزرگ‌تان هم که بپرسید با شما هم نظر است، اصلا انگار که یک قانون نانوشته شده است. این‌که معمولا کم هستند آدم‌هایی که بتوانند کل کتاب را برای امتحان تمام کنند، حالا چه برسد به این‌که این آدم‌ها شب امتحانی هم باشند! ترم پیش امتحان مدیریت منابع انسانی داشتم و با اجازه شما کتاب‌اش را هم دو روز قبل امتحان گرفته بودم، با کلی فشار و به زور کنجد و کندر تا روز امتحان نصف کتاب را خواندم.

دوساعتی تا شروع امتحان فرصت داشتم که تجربه به یاری‌ام آمد، شروع کردم به ورق زدن نصفه‌ باقیمانده و فقط تیترهای هر پاراگراف را خواندم. نتیجه‌اش هم این شد که همین تیترخوانی، در حد چند نمره ناقابل، نمره‌‌ام را کشید بالا. باورتان نمی‌شود که این مدل خواندن، معجزه می‌کند در حد تیم ملی والیبال، خصوصا اگر امتحان از نوع چهار گزینه‌ای باشد…

نمونه سوال را دست کم نگیرید!

فرقی نمی‌کند که یک امتحان کلاسی و مستمر معمولی باشد، یا امتحان نهایی و یا حتی کنکور! همیشه، همه‌ طراح‌های سوال، برای خودشان یک بانک سوال دارند که سوال‌های هر ترم را از توی همان درمی‌آورند! حتی بعضا دیده شده استاد‌های فراوانی وجود دارند که هر ترم، با یک مجموعه سوال یکسان، حالِ دانش‌جو و ایضا آموز را می‌گیرند!

پس عقل سلیم حکم می‌کند که آدم وقتی برای خواندن یک کتاب چندصد صفحه‌ای زمان ندارد، در به در، دنبال پیدا کردن نمونه سوال‌های استاد بیفتد! برای این کار هم روش‌های زیادی می‌توانم به شما توصیه کنم: مثلا اگر امتحان نهایی باشد، که نمونه سوال‌هایش را به راحتی می‌توانید توی اینترنت پیدا کنید. اگر یک استاد واحد، هر ترم همان امتحان را می‌گیرد، هر جور شده نمونه سوال‌هایش را از ترم بالایی‌ها گیر بیاورید!

هندی‌بازی روی برگه!

یکی از مهم‌ترین عملیاتی است که می‌شود روی برگه امتحانی‌ پیاده کرد. یادم می‌آید که استاد درس ادبیات‌مان عاشق حافظ بود، وقتی که همه زورم را روی برگه پیاده کردم، آخر سر، ته برگه یک غزل خیلی زیبا از حافظ نوشتم که شب قبل با هزار بدبختی حفظ‌اش کرده بودم.

برای استاد نوشتم که علاقه‌اش به حافظ من را هم عاشق حافظ کرده‌ است و… جواب داد و یک راه‌کار خوب به جمع راه‌کارهای شب امتحانی اضافه شد. فقط فوت کوزه‌گری‌اش این است که بدانید برای هر کدام‌شان چه چیزی باید بنویسید…

قیافه یک عدد کبری را به خودتان بگیرید که تصمیم گرفته است!

آخرین تیر ترکش و آخرین شانس برای راضی کردن اساتید بزرگوار. معمولا بعد امتحانات خیلی خفن، به سراغ‌ اساتید می‌روم و با قیافه‌ای کاملا نادم و پشیمان فرصت جبران می‌گیرم. قول یک کار عملی توپ و یا یک تحقیق درست و حسابی می‌دهم. خلاصه که باید مهارت داشته باشید و بدانید که با یک استاد محترم، چگونه محترمانه سخن بگویید و به او بفهمانید که عصر، عصر رفع کدورت‌ها و مشکلات از طریق گفت‌وگو می‌باشد…
منبع : خراسان

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

ﯾﮑﯽ دیگه ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺑﺮﻡ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﺑﻌﺪ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺑﺮﻑ ﻭ ﺑﻮﺭﺍﻥ ﻣﻦ ﭘﺎﻡ ﺑﺸﮑﻨﻪ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺘﻮﻧﻢ ﺣﺮﮐﺖ کنم و ﺑﻪ ﺍﻭﻧﺎ ﺑﮕﻢ ﺑﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﻨﻮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ول کنید و ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺩﺗﻮﻧﻮ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﯾﺪ … ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻧﺎ ﺑﮕﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﻮﺭﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﻌﺪﺵ ﻣﻦ ﺑﮕﻢ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺩﺗﻮﻧﻮ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﯾﺪ … ﻣﻨﻮ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯿﺪ … ﺑﻌﺪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺑﺮﻥ ﻭ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺬﺍﺭﻥ …
ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺗﻮ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﮔﻤ بشن ﻭ ﯾﻪ ﺷﯿﺮ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﻭﺣﺸﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺣﻤﻠﻪ کنه ﻭ ﺍﻭﻧﺎ ﻓﺮﺍﺭ کنن و ﻣﻮﻗﻊ ﻓﺮﺍﺭ ﺗﻮ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﮔﯿﺮ کنن ﺑﻌﺪ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺷﯿﺮﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﻨﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﯾﻪ ﺷﻠﯿﮏ ﺑﯿﺎﺩ ﻭ ﺷﯿﺮﻩ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺍﻭﻥ ﺻﺤﻨﻪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺗﻔﻨﮓ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯﺵ ﺩﻭﺩ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﯾﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ …
خورشید ﺑﻪ ﺭﻧﮓ ﻧﺎﺭﻧﺠﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﻏﺮﻭﺏ ﻣﯿﮑﻨﻪ !
اصغر فرهادی برو از خدا بترس …
.
.
یکی از فانتزیام اینه که وقتی اعصابم خورده بزنم مخاطب خاصمو لهش کنم بعد پلیس بیاد منو بگیره بندازه زندان ، منم از زندان فرار کنم در حین فرار از پشت تیر بخورم و از هوش برم و وقتی به هوش میام ببینم روی ویلچر نشستم و از دماغ به پایین فلج شدم که درس عبرتی بشه برای سایرین !
.
.
یکی از فانتزیام اینه که با یه بوکسور دعوام بشه بعد برای انتقام برم تو یکی از مسابقاتی که شرکت کرده ثبت نام کنم بعد برم مسابقه بدم همرو شکست بدم اونم همرو شکست بده … همش با هم چشم تو چشم باشیم و برسیم فینال ، اونم تا حد مرگ منو بزنه ؛ همش هم به نقاطی که آسیب دیدم بزنه … بعد من با صورت خونی و کبود وقتی که فقط صدای سوت و تپش قلبمو میشنوم یاد حرفای پدر مرحومم بیفتم … مخاطب خاصمو کنار رینگ ببینم که با گریه میگه : حاجی دیگه ادامه نده که در این حین یهو خر شم و پاشم بزنم دهن بوکسورو آسفالت کنم و داور دستمو بگیره بالا و مسابقه رو ببرم !
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه زن بگیرم اسمش ستاره باشه بعد سرش یه هوو بیارم اسم اونم ستاره باشه بعد برم یه گوشه ی اتاق بی‌خیال بشینم و جنگ ستارگان ببینم !
.
.
یکی از فانتزیام اینه که با یه پورشه تصادف کنم که راننده ش یه دختر چشم و ابرو مشکیه با قد ۱۸۰ بعد اون سریع پیاده بشه بگه تورو خدا ببخشید هزینه اش هرچی باشه تقدیم میکنم و … منم همون لحظه از ماشین پیاده بشم عینک آفتابی پلیس رو از چشمم بردارم بگم برو به پول نیاز نیست فقط از این به بعد بیشتر دقت کن ! بعد اون از این رفتارم تحت تاثیر قرار بگیره و عاشقم بشه ؛ منم بش اهمیت ندم و تو افق محو شم …
(خاک بر سر بی جنبم بکنم که لیاقت ندارم)
.
.
فانتزی های ذهن من :
وقتی تنها میشی دوستاتو از اینترنت دانلود کنی …
روزا که پشه ها خوابن بری بالا سرشون ویز ویز کنی …
موهاتو بزنی قهر کنه درنیاد …
از خودت فرار کنی گم شی …
برق بره با بزرگترش بیاد …
اشتهات کور شه ببریش مدرسه نابینایان !

.
.
یکی از فانتزیام اینه که بابام بفهمه سیگار میکشم بعد بیاد بزنه تو گوشم بگه کصافط چرا سیگار میکشی ؟ برو آب پرتقال بخور ! منم بگم ترجیح میدم سیگاری رو بکشم که صادقانه روش نوشته : سرطان زا تا آبمیوه ای رو بخورم که روش به دروغ نوشته : ۱۰۰% طبیعی … بعد بابام اشک تو چشماش جمع بشه و منم یه لبخند نرمی بزنمو تو دود سیگارم گورمو گم کنم که دیگه با پدرم اینجوری صحبت نکنم …
.
.
یکی از فانتزیام اینه که رئیس یه شعبه بزرگ بانک بشم بعد بهم پیشنهاد اختلاس کنن ولی من قبول نکنم بعد شب که دارم تو خیابون با ماشینم برمیگردم خونه (پراید سفید) یهو موبایلم زنگ بخوره و همونایی که بهم پیشنهاد دادن بهم بگن ما دختر همسایه رو گروگان گرفتیم اگه واست مهمه بیا به این آدرس بعد من با مُشت بکوبم رو فرمون و داد بزنم لعنتی ! بعد موبایلو پرت کنم تو خیابون بعد داشبورد ماشینو باز کنم و خشاب تفنگمو پر کنم بعد برسم به اون برجِ نیمه کاره و متروک و داد بزنم کجایین لعنتیا ؟؟؟ بعد یهو ببینم دختر همسایمونو با طناب آویزون کردن به سقف اونم هی داد میزنه بعد ۷ و ۸ نفرم دورم کنن بعد من همشونم تا سرحده مرگ بزنم و برم طنابو باز کنم که یهوو یه چاقو بره تو شیکمم بعد ببینم کاره دختر همسایمون بوده و درحالیکه خون داره فواذه میزنه بهش بگم چرا با من این کارو کردی ؟ اونم یه لبخند کثیف بزنه و بگه اینا همش نقشه بود ، من با اونا همکارم بعد درحالیکه داره میره بهش بگم Game Over … اونم تا برگرده به من نگاه کنه منم کنترل بمبو از تو جیبم در بیارم و ساختمونو منفجر کنم !
.
.
یکی از فانتزی های من اینه که دیگه به چیزای فانتزی فکر نکنم و یه کم جدی باشم ، ناسلامتی سنی ازم گذشته …
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه فرش پونصد شونه بگیرم بعد هرشب سرمو بذارم رو یکی از شونه هاش …
فکر میکردم تحریم ها حداقل تا دوسال دیگه رو من اثر نذاره …
.
.
یکی از فانتزیام اینه که موقع امتحانات پایان ترم به غلط کردن نیفتم …
.
.
یکی از فانتزیام اینه که چندتا دختر سر من دعوا کنن و همدیگرو بزنن بعدش من یهو با گریه داد بزنم و بگم بسسسس کنید دیگه !!! بعد یهو همه آروم شن و به من نگاه کنن بعد همشون بیان منو نوازش کنن تا حالم بهتر شه بعدش من که دیگه متعلق به همشون شدم با صلح و دوستی کنارشون میمونم ، اونا هم همدیگرو دوس دارن ! دوشواری هم نداریم …
.
.
یکی از فانتزیام اینه که با پرواز ۴۴۴ ساعت ۴ برم آمریکا بعد هواپیما که پرواز کرد یهو یکی از جاش بلند شه داد بزنه هیچکی از جاش تکون نخوره ! هواپیما رباییده شده توسط من ! بعد یهو دختر همسایمون از بین جمعیت جیغ بزنه زن و بچه شروع کنن به گریه بعد مهماندار (ترجیحا دختر با قد بین ۱۷۶ تا ۱۸۲ مسلط به زبان فرانسه) بیاد دره گوشه من بگه تورو خدا یه کاری بکن اینجا همه زن و بچن ! بعد من از جام بلند شم اون رباینده رو بکشم بعد یهو خلبان تیر بخوره و درحالیکه داره جون میده سویچ هواپیما رو بده به من و بگه کاره خودته بعد تموم کنه بعد من با بدبختی هواپیما رو نجات بدم و بشونمش تو محلمون بعد همه مسافرا بیان دورم بوسم کنن و این حرفا بعد اون مهمانداره بیاد بهم بگه با من ازدواج میکنی ؟ بعد من یه نگاهی به دختر همسایموون بکنم و با یه لبخند نرم بهش بگم همیشه بهترین ها برای من بوده اگه مال من نشدی حتما بهترین نبودی … بعد برم پیش دختر همسایمون و اونم بپره بغلم به اونم همینو بگم اونم سکته کنه بمیره ؛ بعد منم موبایل جی‌ ال‌ ایکسو راحت از جیبم دربیارم بعد بگم من امیر هستم مامور امنیت پرواز ، منطقه پاک سازی شده بعد تشویقی ۲هفته بهم تعطیلات تو افق بخوره برم تو دود هواپیما محو بشم !
.
.
یکی از فانتزیام اینه که وقتی با زنم دعوام شد خودمو کنترل کنم ، نازش کنم و بزارم بخوابه …
وقتی خوابید قشنگ برم سر وسایل آرایشیش با ریملش کفشامو واکس بزنم … کرم دور چشم و شبشو بمالم به تایرای ماشینم … با مداد سیاه دور چشمش خشای روی کفشمو پر کنم … با دستمال مرطوبشم میتونم میز کامپیوترمو قشنگ تمیز کنم ، با موچینش یه حالی به موهای دماغم بدم …
.

berooztarinha.com
.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﺸﯿﻨﻢ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻻﺕ ﭘﺎﯾﻨﺶ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ :
ﻣﺮﺩﯼ ﻧَﺒُﻮَﺩ ﻓﺘﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﭘﺎﯼ ﺯﺩﻥ ، ﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﺑﮕﻴﺮﯼ ﻣﺮﺩﯼ
ﺑﻌﺪ ﺑﺮﮔﻪ ﺭﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﺪﻡ ﺑﺮﻡ !!! ﻣﺎ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺁﺩﻣﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ …
.
.
یکی از فانتزیام اینه که پلیس تو ایست بازرسی ماشینم رو نگهداره بگه اسم ؟
بگم عباس
بگه نام پدر ؟
بگم عباس علی
بگه فامیلت چیه ؟
بگم عباسی
بگه از کجا میای ؟
بگم عباس آباد
بگه کجا میری ؟
بگم بندر عباس
پلیسه شاکی شه بگه احمق منو سرکار گذاشتی ؟؟؟
بگم نه به حضرت عباس …
.
.
یکی از فانتزیام اینه که وقتی پورشه پانامرا دیدم با عجله سوار شم بگم چرا دیر اومدی ؟ بعدش که راننده رو دیدم بگم : اَ اَ اَ ببخشید فک کردم بابامه ؛ بعد پیاده شم …
.
.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﻭﺗﺎ مخاطب نیمه خاص ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ یکیشون ﺩﻋﻮﺍﻡ ﺑﺸﻪ و وقتی ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ میاد جلو ﮐﻪ ﺟﺪﺍﻣﻮﻥ ﮐﻨﻪ ﯾﻪ ﭼﮏ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﺰﻧﻢ ﺑﮕﻢ : ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻧﺪﺍﺭﯼ ؛ ﺑﻌﺪ ﺟﻔﺘﺸﻮﻥ ﺩﺳﺘﺎﻣﻮ ﺑﮕﯿﺮﻥ ﺑﮕﻦ : آقا تورو خدا باهامون ﺑﺎﺵ ، ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﺑﺎﺵ ؛ ﺑﻌﺪ ﻣﻨﻢ با کلی منت ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﻢ …
.
.
فانتزی دوران مدرسه من این بود : اون مغازه بزرگ لوازم تحریر سرکوچه مدرسه مال من باشه !
.
.
یکی از فانتزیام اینه یه دختری به نام دریا بیاد میونه ی منو با اولین عشقم که اسمش دنیائه به هم بزنه بعدشم اولین عشقم منو ترک کنه بره ، منم یه گیتار بردارم برم ترمینال شرق سوار اتوبوسای شمال شم بیام شمال از سر ترمینال یه تاکسی بگیرم بیام لب دریا بعشدم گیتارو از کیسش دربیارم بشینم رو شنا ، راستی آتیشم روشن کنم … بعد همزمان هم گیتار بزنم هم این شعرو بخونم : دریـــــــــــــــــــا اولین عشق مرا بردی ، دینــــــــــــــــا دم به دم مرا تو آزردی …

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

آمریکا : ۱۲ ساعت کار ، ۶ ساعت استراحت ، ۱ ساعت ماندن در ترافیک ، ۴ ساعت تماشای تلویزیون و غذا خوردن ، ۱ ساعت کار با اینترنت

 

فرانسه : ۸ ساعت کار ، ۶ ساعت استراحت ، ۲ ساعت قدم زدن در خیابان ، ۴ ساعت کتاب خواندن ، ۲ ساعت حرف زدن علیه تلویزیون ، ۲ ساعت خندیدن

 

ایتالیا : ۴ ساعت کار ، ۸ ساعت خواب ، ۴ ساعت غذا خوردن ، ۶ ساعت حرف زدن ، ۲ ساعت خیابان گردی

 

آلمان : ۸ ساعت کار ، ۸ ساعت خواب ، ۲ ساعت اضافه کار ، ۲ ساعت تماشای مسابقات تلویزِیونی ، ۲ ساعت مطالعه ، ۲ ساعت فکر کردن به خودکشی

 

کوبا : ۸ ساعت کار ، ۸ ساعت تفریح ، ۴ ساعت خواب ، ۴ ساعت گوش کردن به سخنرانی کاسترو

 

عربستان سعودی : ۸ ساعت تفریح همراه با کار ، ۶ ساعت تفریح همراه با خرید در خیابان ، ۱۰ ساعت خواب

 

مصر : ۴ ساعت کار ، ۸ ساعت خواب ، ۸ ساعت کشیدن قلیان ، ۲ ساعت گوش کردن به ام کلثوم ، ۲ ساعت حرف زدن در باره جمال عبدالاناصر

 

هندوستان : ۸ ساعت جستجوی کار ، ۶ ساعت خواب ، ۶ ساعت تماشای فیلم ، ۲ ساعت جستجو برای محل خواب ، ۲ ساعت برای رد شدن از خیابان

 

پاکستان : ۴ ساعت کار غیر مجاز ، ۸ ساعت خواب مجاز، ۸ ساعت اعتراض علیه کودتا ، ۴ ساعت فرا ر از دست پلیس

 

ایران : ۸ ساعت خواب ، ۴ ساعت استراحت ،۴ ساعت ارسال اس ام اس و تعریف جوک ، ۴ ساعت حرکت در ترافیک ، ۱ ساعت کار ،۱ ساعت بحث در باره ازدواج موقت ، ۲ساعت بحث در مورد سیاست

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

پسر به دختر :
من پدرم پیره و ۹۲ سالشه و به همین زودی ها میمیره و من پولدار میشم !
زن من میشی ؟؟
دختر : نه !!!
.
.
..
.
..
.
..
.
..
.
.
چند روز بعد پسر فهمید اون دختره شده مادر جدیدش
.
..
.
..
.
..
.
..
.
.
نتیجه اخلاقی : هیچ وقت ایده هاتون رو به یک زن نگید

این مطلب فقط جهت طنز و خنده بود … و قصد جسارت به زنان نبود

ak72 بازدید : 0 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)
همیشه راه هایی برای دیوانه کردن همسرتان هست که در زیر نمونه هایی برایتان بیان کرده ایم:
 
۱_وقتی بعد از یک روز شلوغ براتون غذا درست کرد و با تمام خستگی کنارتون نشست بهش بگید:ممنون عزیزم ، خوب شده ، ولی کاش قبل از درست کردنش به مامانم زنگ میزدی و طرز تهیه این غذا رو ازش میپرسیدی …

 

۲_وقتی در جمع فامیل خودتون هستید شکم بزرگ پدرزنتون رو سوژه خنده همه قرار بدهید.

۳_از صبح کتونی پا کنید و تا شب هم از پاتون در نیارید تا جورابتون بوی گربه مرده بگیرد و بعد با همان جورابها برید توی رختخواب.

۴-به صورتش نگاه کنید و باحالتی متاثر بگید:عزیزم چقدر پیر شدی..

۵-وقتی تخمه میخورید پوستهای تخمه را هر جای بریزید غیر از بشقاب جلوی دستتون.

۶-همیشه آب را با بطری سر بکشید.

۷-وقتی زنتون حواسش کاملا به شماست وانمود کنید زنتون رو ندیدید و یواشکی به بچه هایتون بگید:دوست دارید براتون یک مامان خوشگل بیارم!!.

۸_وقتی با تلفن صحبت میکنید به محض ورود همسرتون با دستپاچگی بگید :باشه ، من بعدا بهت زنگ میزنم ..و سریع گوشی رو قطع کنید..

۹_همیشه از گیرایی چشمهای دختر خاله ترشیده اتون تعریف کنید..

۱۰_خاطرات شیرین دوران مجردی خودتون رو با دوست دخترهای داشته و نداشته خودتون براش تعریف کنید..

۱۱-وقتی با اون تو رستوران هستید با صدای بلند باد گلو بزنید..

۱۲-او را با اسمهای مختلف مثل :سمیرا ،مریم ، پریسا، آتنا، شیوا… صدا کنید و بعد بگید ببخشید عزیزم این روزها حواسم زیاد جمع نیست ..

و اما…
۱۳_سعی کنید یک چادر مسافرتی خوب یا ماشین راحت بخرید که شبهای که قرار است بیرون از خونه بخوابید ، زیاد سختی نکشید..
ak72 بازدید : 0 یکشنبه 22 دی 1392 نظرات (0)

روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال اندوزی کرده بود و پول و داریی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: من می خواهم تمامی اموالم را به آن دنیا ببرم .او از زنش قول گرفت که تمامی پول هایش را به همراهش در تابوت دفن کند.زن نیز قول داد که چنین کند.چند روز بعد مرد خسیس دار فانی را وداع کرد.

زن نیز قول داد که چنین کند. وقتی ماموران کفن و دفن مراسم مخصوص را بجا آوردند و می خواستند تابوت مرد را ببندند و ان را در قبر بگذارند،ناگهان همسرش گفت: صبر کنید. من باید به وصیت شوهر مرحومم عمل کنم.بگذارید من این صندوق را هم در تابوتش بگذارم.دوستان آن مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند به او گفتند آیا واقعا حماقت کردی و به وصیت آن مرحوم عمل کردی؟زن گفت: من نمی توانستم بر خلاف قولم عمل کنم. همسرم از من خواسته بود که تمامی دارایی اش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم.البته من تمامی دارایی هایش را جمع کردم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره کردم.در مقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم، تا اگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را خرج کند !!!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 38
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 19
  • بازدید کلی : 108